یادداشت پَری
1402/7/6
قبل از ایشون ، کتابخانه نیمه شب مورد علاقم بود.. ولی حالا با اتفاقی هیجان انگیز روبه رو شدم به اسم تغییر کتاب مورد علاقه .. به سختی میتونستم زمین بزارمش و مامانم هردفعه میگفت میخوای یه دفعه کل کتابو هایلایت کنی راحت شی؟:) احساساتی رو باهاش تجربه کردم که قابل توصیف با کلمات نیستن و از همه سخت تر یادداشت نویسنده خانمِ هوور عزیزم.. از همین چند دقیقه پیش که تمومش کردم سکوت میتونه آرومم کنه و فقط کاش میتونستم بزارمش توی قلبم نه کتابخونهم .. نمیدونم بیشتر از این چی باید بگم.. +تونمیتونی عاشق کسی بشی یا کسی رو با تموم وجود درک کنی که تاحالا حتی ندیدیش. من: اوه واقعا؟؟:))
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.