یادداشت حامد گلمکانی
1403/3/15
4.1
105
خب این کتاب رو به دلایلی هنوز تو ایست کتاب های در حال خواندن دارم در حالی که خوندنش رو تموم کردم . اول باید بگم با توجه به تعاریف اطرافیان و دوستداران کتاب داغلب شدم که این رمان رو بخونم وباید بگم واقعا در حد و اندازه های تعاریفی که از این کتاب شده بود برای من نبود . رمانی جالب و خواندنی که امتیاز سه ستاره رو براش در نظر گفتم چون اول اینکه علی رغم شروع جذابش ناگهان در ورطه روایت داستان و نقل قول های از روایان مختلف گیر می کنیم گاهی نیوشا برای ما روایت میکند گاهی دیگری . علاوه بر آن گاهی فلش بک زدن به گذشته در دل روایت اکنون اتفاق می افتد که باعث گیج شدن و رها شدن بی مورد خط داستان می شود و بازگشت به داستان هم بدون توضیح و یکبارا اتفاق می افتد این رفت و برگشتها بیشتر باعث جستجوی خواننده در پیدا کردن زمان داستان میگردد. داستان حکایت نیوشا دختر سرهنگ نیلوفری و عشق او به جوانی به نام حسینا میباشد و در خلال این روایت ماجرای ازدواج نیوشا و اوضاع و احوال حاکم بر شهر یز به تصویر کشیده میشود حال باید باشد در این موارد خط داستان به درستی مشخص نگردیده که آیا ما روایت زندگی اکنون نیوشا را به عنوان خط اصلی داستان انتخاب نماییم یا ماجرای رابطه عاشقانه او و حسینا؟ عدم شخصیت پردازی داستان به نظر من یکی از موارد ضعف ین رمان به حساب میآید شخصیتها در داستان وارد میشوند و نهایتاً از گذشته آنها و اقدامات ایشان وضیحات مختصری به ما داده میشود شاید هم این نوع نگارش را بتوان بر مبنای رمان معروف گارسیا مارکز یعنی ۱۰۰ سال تنهایی توضیح یا توجیه کرد البته باید بگویم که آن رمان نیست بر خلاف تمام تعاریف و تمجیدهایی که از آن شده آنچنان تاثیرگذار و شاخص نبود البته این به نظر من با توجه به رمان دیگر ایشان یعنی الهای عشق و وبا کاملاً منطقی است. در پایان باید بگم با توجه به سلوبهای نوشتاری در ژانر رمان خواندن این رمان برای یک بار خالی از لطف نیست
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.