یادداشت زهرا راکیان

گفت وگو در باغ
        من گمان میکنم هر کسی در ته دلش یک باغی دارد که پناهگاه اوست. هیچ کس از آنجا خبر ندارد، کلیدش فقط در دست صاحبش است. آنجا، آدم هر تصوّر ممنوعی که دلش میخواهد میکند عشق‌های محال، هر آرزوی ناممکن و هر خواب و خیالِ خوش، هر چیز نشدنی، آنجا شدنی است؛ یک بهشت یا شاید جهنم خودمانی و صمیمی که هر کس برای خودش دارد. این باغ اندرونی چه بسا از دید باغبانش هم پنهان است اما یک روزی و یک جوری آن را کشف میکند!
      
2

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.