یادداشت پانیذ مالکی
1403/1/13
نمیدانم به همچین داستانی، که فقط یک داستان نیست و آرزو میکردم واقعیت نداشت باید چه امتیازی بدهم. خواندن و دیدن چنین موضوعاتی به هیچ عنوان برای شما عادی نخواهد بود. همیشه در طول داستان یک علامت سوال بزرگ در ذهنتان هست که چرا؟؟ چرا حکومت مردانی به خود اجازه ی چنین جنایت های بزرگی دادند؟ قدرت خود را بر روی خون افراد بیگناه بنا کردند و زندگی هایی که میتوانست قشنگ و معمولی باشد را به راحتی گرفتند؟ مسئله ی یهودی ها، فقط مسئله ی جان آنها نبود بلکه فشار روانی که هر روز و هر لحظه میکشیدند و به انتظار مرگ خود مینشستند مسئله ی مهم دیگر بود. آنها دائم از کنار جنازه ها که روی هم تلنبار شده و یا در گورهای دسته جمعی و کوره های آدم سوزی ریخته میشدند، میگذشتند.. و کودک و نوجوان و جوان و پیر، بار روانی زیادی را متحمل میشدند و میدانستند سرنوشت خود آنها هم همین خواهد بود ولی نمیدانستند به کدامین گناه؟ و واقعا به کدامین گناه؟ به جرم یهود بودن که هیچ وقت به انتخاب خودشان نبوده؟؟ قلبم به درد میآید وقتی فکر میکنم این افراد در خانهی خود مشغول عادی زندگی کردن بودند اما محکوم به چیزی شدند که هیچگاه، دل انسان طاقت نمیآورد این بلاها را حتی سر حیوانات بیاورد.. دربارهی مسئله ی آشویتس و هولوکاست و کشتار های دسته جمعی یهودیان نظریه های مختلف هست. چیزهایی هست که بازماندگان گفته اند ولی هیچگاه به اثبات نرسیده و همچنان موضوع بحث برانگیزی هست که "واقعیت چیست؟" و "چه سیاستی پشت این این اتفاق و یهودی ستیزی است؟".. دوست دارم درباره ی این موضوع مطالب بیشتری بخوانم و اطلاعات بیشتری کسب کنم.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.