یادداشت سیده فاطمه مطهری

        وقتی ساعت ده صبح کتابی رو شروع به خوندن میکنی و شب نمیذاره بخوابی تا تمومش کنی و تا دو نصفه شب بیدار نگهت میداره، یعنی موضوع کلی داستان رو دوست داشتی؛ گره های داستان اونقدر برات جذاب بوده که اجازه نده بذاریش زمین و شخصیت ها و دغدغه ها و حرفاشون انقدر باورپذیر ساخته شدن که فکرت رو مشغول کنن
وقتی کتاب رو که درواقع رمان نوجوون هست و از زبون یه دختر نوجوون روایت میشه خوندم، شور و سرخوشی های اون دوران برام زنده شد! گاهی دوست داشتم برگردم به ده پونزده سال پیش و یه دختر نوجوون بشم که تازه میخواد دنیا رو کشف کنه، تازه میخواد عاشق بشه حتی عشق های خام نوجوونی درست مثل عشق خام وی به کاپیتان

داستان جذاب بود، شخصیت ها و دیالوگ ها خوب دراومده بودن، ترجمه خوب بود
ولی لایق 5 ستاره هم نبود، یه چیزی اون وسط کم بود که هنوز نمیدونم چی بود. فعلا مست داستان کتابم!
      
1

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.