یادداشت Mr. Levy

Mr. Levy

Mr. Levy

1401/2/16

پتش خوآرگر: حماسه، سرآغاز
        ژانر کتاب فانتزی بود ولی در کتاب خواننده می توانست حماسی و ادبی بودن کتاب را که در این ژانر امیخته شده بود به راحتی متوجه شود . 
نویسنده از کلمات بسیار دشوار برای شرح حالت و غیره ب کار برده بود که این امر باعث می شد من به شخصه در حین خواندن کتاب ذهنم درگیر ان کلمات و معنای صحیح ان ها شود و این اتفاق باعث می شد بعضی از قسمت های داستان را به خوبی متوجه نشوم . در بیشتر کتاب هایی که من خواندم نویسنده تلاش بر ساده نویسی کرده ولی این کتاب عکس تمام ان کتاب هایی بود ک من مطالعه کردم . 
روند دستان تعریفی نداشت زیرا بخش های کتاب نظم نداشت و خواننده هی شاخه به شاخه می شود و باعث می شد روند داستان در بعضی جاها گم بشود . توصیفات کتاب در بعضی از قسمت ها جالب بود برای مثال زمانی که نویسنده در حال شرح دادن ان هیولا بود و یا توصیف حالت های مادر وقتی ترسیده بود به خوبی حس نگرانی و ترس را به خواننده القا می کرد . 
نویسنده در بعضی از قسمت های کتاب برای توصیف صحنه یا حالت از کلمات تکراری استفاده کرده بود که بعضی از ان کلمات ادبی بود و به شخصه بعضی از قسمت ها فکر می کردم نویسنده فقط با صرف اینکه از کلمات سنگین استفاده کند این نوع تکرار ها را ایجاد کرده است . برای مثال در اوایل کتاب نویسنده سه بار پشت سر هم از کلمه ی نجوا استفاده کرده ولی او می توانست از کلماتی ساده تر برای جلوگیری از تکرار استفاده کند .
کتاب سبک عجیب و متفاوتی داشت و این تفاوت به خاطر نوع نوشتن و استفاده از کلماتی که ما شاید در زندگی روز مره اصلا نشنیده باشیم استفاده شده بود . مانند یوغ ، حزن الود ، گوژ پشت و ... 
کتاب رگ و ریشه حماسی زیادی داشت و من به شخصه فکر می کنم نویسنده علاقه به این نوع نوشتن دارد و این نثر در قالب نثر شاهنامه است ، برای همین شاید خیلی از افراد از خواندن این نوع کتاب ها خوششان نیاید و شاید مثل من خواندن کتاب هایی که روان و ساده تری دارند را ترجیح دهند ....
      
1

6

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.