یادداشت فائزه حاجی زاده

        ایده‌ی داستانی خوبی داشت... زندگی فقیرانه‌ای که با رفتن مرد خانه، رنج زن را به اوج می‌رساند و این روند، سلسله‌وار بدتر و بدتر میشود. به طوریکه هر لحظه منتظر بودم اتفاق  بد بعدی رخ دهد. همین جریان داستان باعث شد که در ابتدا دل به خواندنش ندهم اما به مرور گیرایی داستان برایم بیشتر شد.
به طور کلی سطح انتظارم بیشتر بود؛ بالاخره رمان نویسنده‌ی شناخته‌شده‌ای مثل محمود دولت‌آبادی باید با دیگر نویسنده‌ها فرقی داشته باشد یا نه؟ اینکه بعد از اتمام داستان حس کنم که اتفاق خاصی در کل داستان نیفتاده است، یا از سطحی خواندن من است یا اینکه یک رمان معمولی بود مثل خیلی رمان‌های دیگر.
      
100

9

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.