یادداشت سیده زهرا ارجائی

گربه بودن
        پدر بارنی مدتی است ناپدید شده، از طرفی بارنی در مدرسه هم مورد تمسخر بچه‌هاست، از ظاهرش خجالت می‌کشد و از همه بدتر این‌که مدیر مدرسه، خانم ویپمایر، به طرز عجیبی سعی دارد او را آزار دهد! همه این‌ها باعث شده بارنی به شدت احساس ناامیدی کند!
او آرزو می‌کند که ای کاش گربه بود! که بتواند راحت بخورد و بخوابد، مدرسه نرود و مجبور نباشد هرروز تمسخر بچه‌ها را تحمل کند! 
اما بارنی نمی‌دانست که این آرزو می‌تواند محقق شود! بله، او تبدیل به گربه می‌شود؛ و حالا می‌تواند از دید یک گربه زندگی‌اش را ببیند!

ایده‌ی داستان، ایده‌ای خلاق و جالب بود برای پرداختن به مسأله‌ی پذیرش خویشتن، هویت فردی و خانوادگی و پذیرش سختی‌ها و ناملایمت‌های زندگی در کنار شادی‌های آن! هرچند ناگهان در چند صفحه‌ی آخر، همه‌چیز به خوبی و خوشی تمام شد، اما نحوه‌ی پرداخت به موضوع، خلاقانه و جذاب و پرکشش بود!

علی‌رغم ایده‌ی جذاب و متفاوت داستان، و پرداختن به مفاهیمی که برای نوجوان مورد توجه و پراهمیت هست، اما مانند اغلب کتاب‌های ترجمه‌ای، سبک زندگی غربی در داستان بسیار پررنگ است. دوستی دختر و پسر، حیوانات خانگی و ... . 
محور اصلی داستان که حضور تمام و کمال حیوانات، خصوصاً سگ و گربه در خانه‌هاست؛ از سوی دیگر، شخصیت‌های اصلی داستان، بارنی و سپس دوستِ دخترش، ریسا هستند؛ داستان بر محور این دو موضوع بنا شده‌است که مغایرت جدی با فرهنگ ایرانی اسلامی ما دارد. لذا توصیه می‌کنم با وجود جذابیت موضوع داستان و قلم نویسنده، از کتابهایی در زمینه‌ی #بحران_هویت و #هویت_نوجوان استفاده شود که مغایرت کمتری با فرهنگ ما دارند؛ اما به‌هرحال، مطالعه‌ی این کتاب را صرفاً به نوجوانان علاقه‌مند به فانتزی، و با همراهی یک مربی متعهد توصیه می‌کنم!

      
9

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.