یادداشت ریحانه باقری

        اتاق ورونیکا داستان فوق العاده عجیبی داره .سوزان تو کافه نشسته که زن و شوهر مستی سمتش میان و بهش میگن که خیلی شبیه به دختری به اسم ورونیکا ست که سال ها پیش از دنیا رفته و حالا خواهرش هم داره میمیره و توهم زده که خواهرش از دنیا نرفته .ازسوزان می‌خوان مدتی بیاد و نقش ورونیکا داخل اتاق قدیمیشو بازی کنه .وقتی نیره داخل اتاق تا لباس عوض کنه در قفل میشه و چند دقیقه بعد همون زن و شوهر از در میان تو .سوزان بهشون میگه تعجب کرده که اونا هم لباسای سال ها قبل رو پوشیدن اما اونا بهش میگن چرا داری پرت و پلا می‌گی ورونیکا...


خیلی پیشنهادش میدم برای شروع خوندن نمایشنامه.
https://taaghche.com/book/16607
      

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.