یادداشت chino
1404/3/23
باورم نمیشه... این کتاب لیاقت شهرتش رو داره! و حتی خیلی بیشتر. هیجان داستان عالی بود! من سه گانه گریشا رو واسه ماجراجوییش دوست داشتم ولی مسلما نقطه قوت شش کلاغ به هیجان و معمایی بودنشه! واقعا همهی کارکتر ها یه دور من رو سوپرایز کردن! اتفاقات غیرقابل پیشبینی و در عین حال برنامه ریزی شده! و خدای من...رومنس کتاب خیلیییییییی خوب بود! کاپل های کتاب خیلی یونیک بودن! برام تازگی داشتن! نمیتونستم براشون نمیرم! ای خوداااااا!!! گیگیلی های من!!! ولی یه چیزی که بود...اینه که سن کارکترا خیلی پایینه! بچهن عملا و یه مقدار بیشتر از سنشون تجربه دارن(غیر از تو ویلن عزیزم. تو پسرک بچه ساله خودمی) دوست داشتم کاراکترهایی با سن بالاتر توی گروه شخصیت اصلی میدیدم... ولی باید بگم آخر کتاب مجبور میشی همون موقع جلد بعدی رو بخونی! پایانش...معمولا پایان کتابای اول رو یه جوری مینويسن که با خودت فکر میکنی "خب تموم شد دیگه...چه اتفاق دیگه ای میخواد بیفته" ولی باردوگو آخرش بهت میگه داستان هنوز تموم نشده و هنوز چیزای بیشتری برای از دست دادن هست! واقعا بد به حال اونی که مجبوره این کتاب رو بخره...من از کتابخونه امانت گرفتم! هنوز توی جو کتابم....امیدوارم خدا منو نجات بده... *اسپویل* حس میکنم روستای ماتیس رو هارشا آتیش زد
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.