یادداشت سلمان نظافت یزدی

                صدایِ خاطره 

دوستی دارم که آرزویش سیگار کشیدن در تمام اتاق سیگارهای فرودگاه‌های جهان است. این همان آرزوی سفر به همه شهرهای جهان است که دوستِ ما شخصی‌سازی کرده است و آن را به هیئت کشیدن سیگار در فرودگاه در آورده است. این آرزو همان ترجمه حرفی است که می‌گوید آدمی که خیلی از شهرهای جهان را دیده باشد، حتما حرف‌های زیادی برای گفتن دارد.
کتاب‌هایی که درباره سفر یا شرح سفر هستند هم می‌توانند بخشی از این حس و حال و تجربه را به مخاطبانشان برسانند. دیدن و تأمل و خواندن درباره زیست آدم‌هایی که وطنی غیر از وطن تو دارند و فرهنگشان با تو تفاوت دارد می‌تواند جهانت را گسترش بدهد.
من سندبادم، تو مسافر ماجرای بیست سال سفرهای نغمه ثمینی فیلمنامه‌ و نمایشنامه‌نویس و همچنین مدرس دانشگاه است. او از فرصت اجباری کرونا برای خانه‌نشینی استفاده کرده و یادداشت‌هایش را که خودش به آن ناسفرنامه می‌گوید در این کتاب کنار هم گذاشته است. یادداشت‌هایی که بعضی از آن‌ها سال‌ها پیش در روزنامه‌ها منتشر شده است و حالا با کنار هم قرار گرفتن، آلبومی از شهرهای جهان را شکل داده که ثمینی آن‌ها را دیده است. گاه شهرها او را انتخاب کرده‌اند و گاه او شهرها را انتخاب کرده است. اما در همه این سفرها کشف و شهود همراه او بوده است. گاه مثل یافتن دری مخفی به خانه مولانا و گاه حلاجی کردن خود و زنان در کافه‌ای در جاکارتا که چندهمسری آن‌جا فرهنگی پذیرفته شده و حتی پسندیده است.
کتاب شرح همین تماشا، سرگشتگی، مقایسه‌ها و غرق شدن در مناظر شهرهاست. شهرها و کشورهایی که ثمینی مسافرشان بوده است و او این فرصت سفر را به تماشا اختصاص داده، تا خود و احوالات خود را میان دیدنی‌ها، اماکن توریستی و یا مذهبی ثبت و ضبط کند.
نویسنده همانطور که خودش نوشته:«... صدا می‌آید. صدای خاطره است. تا صبح بیدار می‌نشینم و سعی می‌کنم صداهای خاطراتِ مهمان‌های پیشین این اتاق مخوف را دانه به دانه بنویسم. هرکدام به زبانی حرف می‌زنند، اغلب ناشناخته.» جستجوگر است و مسافری است که صدای خودش را مکتوب کرده است. ناشناخته‌ها را شرح داده است و جهان‌بینی و دیدگاه خودش را نوشته است تا ورقی از روزگاری که در آن زیسته است را و جهانی را که در آن مسافر بوده را به کمک کلمات ترجمه و فهم کند.
من سندبادم، تو مسافر از یک پیش‌گفتار و بیست سفر تشکیل شده است. بعضی از این سفرها شرح تعامل و گپ‌وگفت نویسنده با داوران یا فیلمسازان و اهالی هنر کشورهای دیگر است که او در فرصتی مطالعاتی یا حاشیه یک جشنواره با آن‌ها برخورد داشته است و فصل‌هایی هم هست که ثمینی تکه‌ای از شهر را مثل صحنه‌ای از یک نمایش شرح داده است. کتاب برای آن‌هایی که اهل سفر با کلمه هستند، نکات و مناظری دیدنی دارد.

[منتشر شده در ماهنامه اندیشه پویا]

        

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.