یادداشت mahi

mahi

mahi

2 روز پیش

        درست وقتی که فکر می‌کردم هیچ روایتی نمی‌تونه روحمو تا آسمون ببره، ناتا از راه رسید...
روزی که شروعش کردم، نمی‌دونستم قراره در یک نفس، تا آخرش برم و تهش دلم بخواد دوباره از اول ورق بزنم.
این کتاب، تکه‌ای از نور بود که از دل یک کنیز، پنجره‌ای گشود به دنیای حضرت فاطمه و پیامبر، بی‌واسطه، بی‌تکلف...
دیدم، فهمیدم، لمس کردم… و در نهایت، دلم در آغوش لطیف آن حقیقت آرام گرفت.
ناتا نه فقط یک کتاب، که زبانی است برای پرواز روح...
و اگر هنوز نخوانده‌اید، شاید منتظرید کسی دستتان را بگیرد و به دیداری دعوتتان کند... دیداری از چشم یک کنیز.
      
9

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.