یادداشت مجتبی شاهسون

ابله محله
        ابله محله، نوشته ی کریستین بوبن، فیلسوف است. این کتاب را با نام " ژه " نیز چاپ کرده اند و مشهور است. این داستان نیز همان قلم فانتزی، آرام و متینی را دارد که کریستین بوبن در سایر آثارش دارد. هم چنان عشق و تنهایی از مهم ترین مفاهیم داستان بوبن هستند. 
این کتاب داستان پسر بچه‌ ای به نام آلبن است. آلبن یک روز در زیر یخ های دریاچه با پیکر زنی قرمز پوش مواجه می‌شود و شیفته ی او می‌گردد. این زن " ژه " نام دارد و همان ابژه عشق آلبن است که از کودکی در او شکل می‌گیرد. با این حال، زنی به نام ژه که در زیر یخ های دریاچه زندگی کند، وجود خارجی ندارد. او تنها ساخته‌ی ذهن آلبن است. به دلیل همین رفتار های آلبن، سایرین او را ابله محله می‌نامند. اما به واقع چه کسی می‌داند در ذهن و دنیای درونی آلبن چه می‌گذرد. آلبن از کودکی به ژه عشق می‌ورزد. زمان که می‌گذرد، عشق آلبن به ژه تا به حدی زیاد می‌شود که ژه همه جا با آلبن همراه می‌شود. در خیابان، در اتاقش، هنگام خواب و ... هرجای دیگری ژه در کنار آلبن قرار می‌گیرد. 
می‌توان گفت این کتاب درباره‌ی شکل اصیلی از عشق است که کریستین بوبن آن را اصیل و حقیقی می‌پندارد. در جایی نیز تلاش می‌کند تا عشق را تعریف کند: عشق دیدن بدون تصاحب و دوست داشتن بدون وابسته شدن است. عشق آلبن به ژه نمودی از این عشق است که به مرور تغییر می‌کند. آلبن ابژه عشق خود را در جوانی از ژه به زنی دیگر که دختری 7 ساله دارد منتقل می‌کند. او یاد می‌گیرد که نیمه شب ها مخفیانه به خانه آن زن برود، بالای سر زن که خوابیده است بایستد و تنها او را نظاره کند. آلبن آموخته است که چگونه بدون لمس کردن و سخن گفتن عاشق باشد. ابله محله، یا همان ژه، کتابی در باب ستایش عشق در تنهایی است.

      

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.