یادداشت فاطمه حیدری
دیروز
حاجی فاطمه یا خاله شهناز خودمون، دخترخاله مادرم هستن. این کتاب رو وقتی ۱۳ ساله بودم خودشون بهم هدیه دادن. بعد از اون دوبار دیگه هم این کتاب رو خوندم. تا قبل از خوندن کتاب چیزی درموردشون نمیدونستم. اما با خوندن این کتاب واقعا به ایشون افتخار کردم. چندین سال از شهادت آقا سید جواد میگذره، بچهها بزرگ شدن، هر کدوم رفتن سرخونه زندگیشون، با وجود خونواده شلوغی که دارن اما هنوز که هنوزه جای ایشون توی قلب خاله خالیه. ان شاءالله عاقبت بخیری نصیب همه بشه.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.