یادداشت محدثه سهامی

        "مردم مشوش"

داستان یک دزدی 
یک گروگان گیری
دزدی که راستش اصلا اتفاق نمی‌افته و 
گروگان‌گیری که قرار نبود پیش بیاد ...
انگار اتفاقات طوری کنار هم قرار می‌گیرن که این داستان شکل بگیره...

چجور یه نویسنده می‌تونه تو هر کتابش آدم رو شگفت زده کنه؟!
چجور می‌تونه انقدر داستان هایی واقعی رو خلق کنه با شخصیت های معمولی؟

دیدین یسریا خیلی مهارت دارن تو تعریف کردن وقایع؟
قطعا بکمن از اوناست.
هیچ کس نمی‌تونه داستان های معمولی رو به این زیبایی روایت کنه!

از شگرد های دیگه بکمن اینه که خودش به تنهایی داستان رو تعریف نمی‌کنه.
سرنخ می‌ده بهت و فرصت فکر و تحلیل تا خودت حدس بزنی ادامه بزنی ادامه داستان چیه.
انگار که داری پازل تکمیل می‌کنی و رفته رفته تصویر داستان برات واضح‌تر می‌شه.

و مثل بقیه کتاباش من رو یاد این جمله انداخت ، جمله‌ای که نمی‌دونم کجا خوندمش:
هر آدمی داستانی داره که اگر بدونیش ، دیگه نمی‌تونی ازش متنفر باشی...
      
19

3

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.