یادداشت کتابخانهٔ بابل
1403/5/21
یک هزار و یک شب کافکایی – سراسر کشور را افسانه فرا گرفته است. + چه؟ یک پیام سیاسی؟ کشور؟ – نه نه. منظورم این است که مردم هنوز هم به داستانهای سنتی خودشان باور دارند. + مردم؟ این دیگر حتماً پیامی سیاسی است. – آه نه. فقط گفتم داستانهایی هستند که در طول تاریخ بین مردم دوام آوردهاند. + تاریخ؟ میخواهی به خوانندگانت پیام بدهی تاریخ بخوانند؟ فکر کردهای ما نمیفهمیم؟ – نه. من گیج شدهام. نمیدانم منظورتان چیست. من فقط خواستم بگویم سبک زندگی بسیاری از مردم را باورهایشان به همین افسانهها تعیین میکند. + چگونه انتظار داری حرفت را باور کنیم وقتی داری از «سبک زندگی» حرف میزنی؟ هنوز هم پنهان میکنی که پیامت کاملاً سیاسی است؟ – نمیدانم. بهتر است سکوت کنم. چه میشود اگر انگشتان شکاکیت سیاسی، داستانها و افسانههای مردمی را لمس کند؟ این همان مسئلهای است که میرچا الیاده برای پاسخ به آن، «در خیابان مینتولاسا» را نوشته است. مردی تلاش میکند داستانهایی محلی و سنتی را روایت کند اما شنوندگان او صرفاً در جستجوی پیامهای رمزی و سیاسی این داستانها هستند. از یک طرف، گنجهای قدیمی عهد عتیق، جادوگری چیرهدست، دختری زیبا با قدی دو و نیم متری، سردابههایی که راه به جهانی دیگر میبرند و از طرف دیگر مأموران تجسس، مقامات سیاسی رده بالا و زندانهای مخوف، در مقابل هم صفآرایی کردهاند. هر داستان برای فرار از این شکاکیت، به داستانی دیگر تبدیل میشود. داستان پشت داستان: پراکنده، معماگون، باورناپذیر. انگشتان کنجکاو سیاستمداران، داستانهای سنتی را به هم میریزد، آنها را پخش و پلا میکند و حشو و زوائد را کنار میزند تا معنای رمزیشان را دریابد. همین کنار گذاشتن حشو و زوائد، داستانهای سنتی را پارهپاره و قربانی میکند. قربانی یک شکاکیت مبتذل. درست مانند پازلی که یک نفر برای پیداکردن یک قطعه از میان هزاران قطعهی آن، همه را به هم بریزد و از بین ببرد. «در خیابان مینتولاسا» پازلی آشفته است که شکاکیت سیاستمداران چنان آنرا به هم ریخته که دیگر چیده نخواهد شد. داستانی تو در تو، به شدت عجیب و پر از پرسشهای رازآلود. الیاده بیش از آن که بر دانشش از اسطورهها و ادیان تکیه کند، به نوع روایت داستانهای محلی تکیه کرده و داستانی نوشته که هر بخش آن چنان جذاب است که نمیتوان آن را در بخش پی نگرفت: «هزار و یک شبی» که شاید کافکا آن را نوشته باشد.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.