یادداشت سیده فاطمه مطهری

        شخصیت کتاب بسیار جذاب است. یک افغانستانیِ متولد ایران که به افغانستان برمی‌گردد؛ وارد ارتش افغانستان می‌شود، مترجم ارتش آمریکا می‌شود. به قصد مهاجرت غیرقانونی به یونان، وارد ترکیه می‌شود. خلاصه می‌چرخد و می‌چرخد و در آخر عضو فاطمیون می‌شود و در نبردهای سوریه شرکت می‌کند. یک سرباز معمولی است و در طی سال‌ها حضور در سوریه مسئول تدارکات و بعد جانشین فرمانده یکی از تیپ‌ها می‌شود و در نهایت سال نود و هشت به ایران بازمی‌گردد.
شخصیت کتاب جذاب است؛ روایت‌هایی که می‌گوید جالب و بعضا جدید است از زاویه روایت‌هایی که تابحال در این جنس کتاب‌ها خوانده بودم اما قلم نویسنده به نظرم کتاب را حیف کرده است! چه در بعد حرفه‌ای نویسندگی چه از بعد روایت
قلم به شدت پرش دارد. ماجرایی تمام نشده، به یک ماجرای دیگری می‌پرد. مثل این است که راوی خاطراتش را بصورت شفاهی گفته و فقط زبان از محاوره به نوشتار تغییر کرده باشد.
در بخشی از کتاب به ماجرای آزادی نبل‌الزهرا و جابه جایی اسرا اشاره می‌کند که کاملا با روایت آقای عبداللیان از این قضیه متفاوت است.یا جایی به تفاوت قائل شدن بین رزمندگان ایرانی و سایر رزمندگان اشاره می‌شود که به نظرم به همان جدید بودن روایت‌های این کتاب از سایر کتب مرتبط برمی‌گردد و خواسته شرایط را همانطور که بود، بازگو کند ولی مخاطب نوجوان، مخاطب خاکستری را درنظر نگرفته است. اگر نویسنده کمی پخته‌تر بود می‌توانست همین روایت را با کمی توضیحات ارائه دهد تا سوال و ابهام برای قشری که زیاد در این وادی نیست به وجود نیاید
از پانوشت نداشتن و نقشه عملیات نداشتن و اعلام نداشتن هم که نگویم که نقص بزرگی برای کتاب است و امیدوارم در چاپ‌های بعد اصلاح شود.

با همه این اشکالات کتاب ارزش خواندن دارد. برای همه آنهایی که به ادبیات جنگ علاقه دارند و چه برای آنان که کنجکاوند در حد ابتدایی بدانند در سوریه چه گذشته است
      

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.