یادداشت امین پازوکی

مترسک مزرعه آتشین
        یک رمان نوجوان با موضوع دفاع مقدس. شخصیت داستان نوجوانی است به اسم آیدین که در سال‌های جنگ قسمتی از زندگی خودش را روایت می‌کند و از اتفاقات آن روزها حرف می‌زند.
دیدن دزدی که به خانه همسایه می‌آید، سوءظن به دوستش اصغر که او را لو داده، باجگیری‌هایی که غلام به واسطه تهدید از او انجام می‌دهد، کتک‌هایی که می‌خورد، دعواهایی که می‌کند، جدل و کشمکش‌هایی که در خانه با خواهرهایش دارد و ... اتفاقاتی است که در داستان بیان می‌شود.
داستان از سه بخش تشکیل شده که هر کدام به یک صورت روایت می‌شوند و در آخر به یک حادثه و رویداد یا نقطه عطفی مهم ختم می‌شود: 
بخش اول آیدین داستان را روایت می‌کند و مشکلات در مدرسه و خانه را بیان می‌کند که در 34 قسمت آمده است.
بخش دوم شامل ده نامه است که بین آیدین و اصغر و خواهر آیدین یعنی لیلا رد و بدل می‌شود و چگونگی به جبهه رفتن آیدین را بیان می‌کند.
بخش سوم همانند بخش اول آیدین راوی داستان است که چگونگی انجام عملیات در جبهه را تعریف می‌کند و شامل 13 قسمت است.
این رمان 224 صفحه‌ای با داستانی جذاب و گیرا که به قسمت‌های کوتاه تقسیم‌بندی شده، باعث می‌شود که اولاً مخاطب خسته نشود و دوماً زودتر داستان را پیش ببرد تا ببیند در آخر چه می‌شود و چه اتفاقاتی برای آیدین می‌افتد. نویسنده به شکلی کاملاً حرفه‌ای داستان را جلو برده که مخاطب تشنه دانستن باقی ماجرا باشد. مثلاً در اوایل داستان می‌خواهی بفهمی که آیا آیدین دزدها را معرفی می‌کند یا نه؟ و در کشمکشی که با غلام دارد، هر موقع که با او روبرو می‌شد من منتظر بودم ببینم که آیا این‌بار جلوی او در می‌آید یا نه؟
لحن و گفتار کتاب کاملاً مناسب مخاطب نوجوان است و روان و ساده بودن داستان این موضوع را بیان می‌کند.
به نظر من کتاب نتوانسته فضای زندگی آن دوران و یا چهره جنگ را نشان دهد. تنها نکته و مطلبی که می‌توان از داستان برداشت کرد و آن را به عنوان یک هدف و نکته به مخاطب ارائه داد و در داستان مشهود بود این است که باید مقابل سختی‌ها و مشکلات ایستاد و نترسید. باید با آن‌ها مبارزه کرد تا «مرد» شد. همانند آیدین که از یک پسر نازک نارنجی که مورد توجه مادر و مخصوصاً پدر است به یک فرد کاملاً مقاوم و قوی تبدیل می‌شود.
باید بگویم با کتابی خوب، جذاب، گیرا، داستانی پر کشش، با لحنی ساده و روان روبرو هستید. فقط چند جایی اشتباهات تایپی وجود داشت کا اگر آنها را نادیده بگیریم کتاب موفقی خواهد بود. البته کتابی که من خواندم چاپ هفتم بود شاید تا آخرین چاپ آن که چاپ چهاردهم است این اشتباهات برطرف شده باشد.
نکته آخری که باید بگویم توصیف فضاها و شخصیت ها است که به خوبی بیان شده و علاوه بر آن با دقت در گفت و گو و سخن افراد می‌توان به ویژگی شخصیت ها پی برد. همان خط اول و شروع کتاب یکی از توصیفات زیبای کتاب به چشم می خورد: " چشم به آسمان دوخته ام. انگار بر مخمل سیاه آسمان صدهاهزار مروارید درخشان دوخته‌اند."

امین پازوکی
      

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.