یادداشت
1400/12/24
4.4
13
پس از خورشید از خرما پزان جنوب شروع میشود و با عشق و دلدادگی و هیجانهای ریز، ادامه پیدا میکند. قهرمان قصه، خورشید است. دختری گرم و نجیب که دل به مهر خسرو میدهد و دل از دیار خودش میکَند. خسرویی که شبیه هیچ کدام از دلدادههای داستانی نیست. او نماد یک مرد ایرانی است که شاید پایش بعضی جاها بلغزد ولی خودش را در باتلاق نمیاندازد. داستان شروعی آرام دارد و رفته رفته به اوج میرسد. ما با قصهای مواجه هستیم که علاوه بر حفظ گونهی داستانی، تعلیقهای زیبا و دلنشینی دارد و خواننده را دنبال خودش به هزارتوی اتفاقهای قبل از انقلاب میکشاند. نثر امیرزاده روان و جاریست و گاهی دوست داری چند بار تعبیرهای زیبا و خلاقانهاش را مرور کنی. به زعم من پس از خورشید میوهی رسیدهی یک ذهن فلسفی است که باید خوب مزه مزهاش کنی تا طعمش را بفهمی.
7
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.