یادداشت محبوبه طاهری
1400/10/25
3.4
2
تمام حرکات فرد، از حالتها و حرکات صورت گرفته تا تماس چشمی، ژستها، مدل ایستادن و... زبان بدن هستند. به طور کلی پیامهایی که توسط اعضای بدن و حرکات صورت منتقل میشوند زبان بدن را تشکیل میدهند. متخصصان علم ارتباط میگویند که تنها ۷ درصد از پیامهای ما از طریق واژهها منتقل میشود. ۳۳ درصد از طریق لحن و تن صدا و ۶۰ درصد از طریق زبان بدن. حرکات بدن ممکن است ادامه ارتباطی باشد که نیاکان ما بدون دانستن زبان گفتاری تنها با حرکات بدن با هم برقرار میکردند و این در طول نسلها به ما به ارث رسیده. خیلی از نشانههای اصلی زبان بدن در فرهنگهای مختلف مشترک هستند. مثلاً همه مردم وقتی شاد میشوند، لبخند میزنند یا وقتی غمگیناند اخم میکنند. سر تکان دادن تقریبا در تمام دنیا به معنی بله یا موافق بودن است. احتمالا این کار حرکتی مادرزادی است؛ زیرا نابینایان مادرزادی نیز همین کار را انجام میدهند. بنابراین زبان بدن ترکیبی از ژنتیک و محیط است. برخی مادرزادی و غریزی و برخی دیگر اکتسابی. در تقسیمبندی دیگر، زبان بدن یا حرکات بدن به دو بخش ارادی و غیر ارادی تقسیم میشوند. حرکات ارادی معمولاً در ارتباط های غیر کلامی و بی صدا در بین افراد به کار میروند. این حرکات تفهیم مطلب را برای مخاطبان آسانتر میکند. حرکات غیر ارادی نیز این فرصت را در اختیار ما قرار میدهد که افکار و احساسات طرف مقابل را در یک ارتباط رو در رو درک کنیم. تحقیقات نشان داده زنان برای پی بردن به زبان بدن عملکرد بهتری نسبت به مردان دارند زیرا زبان بدن، زبان احساسات و عواطف فرد است و زنان به دلیل داشتن احساسات قویتر نسبت به مردان در این زمینه مستعدتر هستند اما مردان قادر نیستند همه ظرافتهای کلامی و زبان بدن را درک کنند. درک زبان بدن قوانینی دارد. اول اینکه پیامهای بدن را باید به صورت یک مجموعه بخوانیم. دوم اینکه به سازگاری زبان بدن و شکل آن توجه کنیم و سوم حرکات را بر اساس موقعیتی که فرد در آن قرار دارد تفسیر کنیم. ما زمانی میتوانیم در روابط خود شفافیت، اعتماد و تفاهم ایجاد کنیم که زبان بدن ما گفتههای مان را تایید کند. در غیر اینصورت پیام های دیگری مانند تنش، بی اعتمادی و سردرگمی به دنبال خواهد داشت. تحقیقات نشان داده که پیامهای غیرکلامی پنج برابر بیشتر از پیام های کلامی اهمیت دارند. از نحوه دست دادن تا آرایش مو. همه این جزئیات غیرکلامی بر نوع ارتباط ما با دیگران تاثیر می گذارند و نشانگر این هستند که ما چگونه فردی هستیم. حالتهای چهره بخش عظیمی از این ارتباطات غیرکلامی را تشکیل میدهند. این کتاب ارتباطات آوایی را نیز از ارتباطات کلامی متمایز دانسته. لحن، بلندی، آهنگ و زیر و بمی صدا. مثلاً وقتی گوینده جملهای را با یک لحن قوی بیان میکند شنوندگان آن را به عنوان تایید و علاقه مندی تعبیر می کنند در حالی که اگر همان جمله را با لحنی آرام و با بیتفاوتی بگوید می تواند مخالفت یا بی علاقگی خود را برساند. حالا پرسشی که مطرح است این است که آیا در استفاده از زبان بدن میتوان تقلب کرد؟ خیر. زیرا در آن صورت علائم ریز زبان بدن با مفاهیم زبان کلامی مغایرت پیدا میکند. برای مثال دستهای باز به معنی صداقت است اما وقتی کسی در هنگام دروغ گفتن دستهایش را باز میکند و لبخند میزند همزمان یا مردمک چشمهایش تنگ خواهد شد یا ابرویش بالا خواهد رفت و یا گوشه لبش فشرده خواهد شد. این حالات با دستان باز و لبخند صادقانه همخوانی ندارد. البته ممکن است فرد بتواند موقتاً با تقلب در استفاده از زبان بدن تاثیر یا برداشتی مثبت ایجاد کند اما عمر این تاثیر کوتاه خواهد بود.
1
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.