یادداشت علی طالب‌لو

آخرین روز یک محکوم به همراه کلود بی نوا
        ویکتور هوگو خدایِ توصیفات بی‌نظیر است...
او این کتاب را در سال ۱۸۲۹ بدون اسم منتشر کرد و در سال ۱۸۳۲ نسخه‌ی جدیدی از آن را به همراه مقدمه‌ای طولانی و اسم خود، به بازار فرستاد.
هوگو در مقدّمه‌اش می‌گوید: من در این کتاب به مسئله‌ی اعدام پرداخته‌ام البته نه اسمی از مجرم برده‌ام و نه حرفی از جرم او زده‌ام بلکه فقط حالات او را در روزهای آخر روایت کرده‌ام تا بهتر بتوانیم اخلاقی بودن / نبودن اعدام را ارزیابی کنیم.
او در مقدّمه، بحثی جدّی‌ای را درمورد اعدام ارائه می‌دهد. او معتقد است که دو دلیل عمده برای درستیِ مجازاتِ اعدام ارائه می‌شود که هر دوی آن‌ها باطل‌اند:
۱- اعدام باعث می‌شود که مجرم از جامعه دور باشد و به آن آسیب نزند لذا غرضی عقلانی برای مجازات اعدام وجود دارد. هوگو این دلیل را رد می‌کند و می‌گوید برای دور کردن آسیب، حبسِ ابد کافی است و تا وقتی حبس هست، اعدام چرا؟!
او می‌گوید دیوارهای زندان‌تان را محکم بسازید تا مجرم فرار نکند ولی جان او را نگیرید.
۲- مجازاتِ اعدام باعث بازدارندگی در جامعه می‌شود و مردم به سبب ترس از مرگ، از جرم و جنایت دوری می‌کنند. هوگو این استدلال را هم نمی‌پذیرد و می‌گوید اولاً هیچ تأثیر عینی برای این قضیه دیده نشده و اتفاقا ریختن خون و اعدام کردن [مخصوصا در امور سیاسی] باعث افسارگسیختگی می‌شود نه بازدارندگی. دوماً اگر غرضِ اعدام، بازدارندگی مردم است چرا آن را در مکان خلوت و به دور از اجتماع برگزار می‌کنید؟! حتما می‌ترسید که مردم با شما مقابله داشته باشند.
سپس ویکتور هوگو در مقام استدلال برآمده و می‌نویسد: نه تنها دلیلی برای اعدام نیست بلکه دلیل برای اعدام نکردن وجود دارد و آن اینکه درصد زیادی از اعدامی‌ها، زن و بچّه دارند. کشتن انسان‌ها فقط موجب ناراحتی و عذاب خانواده‌‌شان می‌شود. یک مادر بیچاره با دختر کوچک خود، چگونه از پسِ مخارج خانه‌اش بربیاید؟! پس بهتر نیست که به جای اعدام، مجرم را زندانی کرده و به او در آنجا کار بدهیم تا سودِ مالی برای خانواده‌اش داشته باشد؟! به نظر می‌رسد که بهتر باشد؛ امتحانش که ضرری ندارد.
ویکتور هوگو نمونه‌هایی تاریک از اعدام‌های وحشیانه ارائه می‌دهد و معتقد است اگر بتواند با این رمان و نوشته، دست سلاطین را از این نوع مجازات کوتاه کند، به بزرگ‌ترین تاج و تخت دنیا دست یافته است.
رمان او و توصیفاتی که ارائه می‌دهد، بی‌نظیر است؛ هرچند نتایج او را نپذیریم. توصیه می‌کنم این کتاب را با ترجمه‌ی بنفشه فریس‌آبادی مطالعه کنید.
      
6

24

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.