یادداشت سید حسین مرکبی

        بسیار زیبا بود، حدّ أقل سه داستان کوتاه از این ساندویچ مایونز ندارد در آن به چشم می‌خورد. چه زیبا بود آن بخشی که برداشتی بود از داستان «شورش علیه خیابان مادیسون» و البته مستقلّش بیش‌تر بهم چسبید، مخصوصا آن که پس از جریان بیست سی دقیقه در باجه‌ی تلفن عمومی می‌ماند و چه آشنا بود این حس! البته نه سکرش! آن دل‌تنگی بی‌حدّ و حصر را می‌گویم و آن توضیحات بی‌سر و ته… به نظرتان آشنا نیست؟!!!
      

4

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.