یادداشت علی
1403/6/19
نویسنده میگوید از طریق دنبال کردن کامیابی و رضایتمندی (fulfillment) میتوانیم به موفقیت برسیم. کامیابی هم برای هر کس متفاوت است چون آدمها فردیت و شخصیت متفاوتی دارند. معنی کامیابی در فرهنگ لغت آکسفورد این است: رضایت یا شادمانیای که برآمده از برآورده شدن خواستههای فرد باشد. نویسنده عنوان کتاب را اسب سیاه گذاشته است و منظورش کسانی هستند که شرایط بردن و موفقیت رو نداشتند ولی با این وجود موفق شدند و به بالاترین جایگاه رسیدند. نویسنده میگوید در بحث موفقیت به جای استانداردسازی و پیچیدن یک نسخه واحد برای همه، نیاز به شخصیسازی داریم چون روش رسیدن به موفقیت برای هرد فرد متفاوت است. نویسنده در کتاب به نقد طرز فکر استاندارد میپردازد. طرز فکر استاندارد میگوید جستوجوی موفقیت شما را به کامیابی میرساند. ولی طرز فکر اسب سیاه میگوید جستوجوی کامیابی شما را به موفقیت میرساند. طرز فکر استاندارد میگوید مقصد را بشناسید، سخت کار کنید و در مسیر بمانید. ولی طرز فکر اسب سیاه میگوید از طریق فردیتان و شناخت خودتان میتوانید به کامیابی برسید. روش مرسوم و استاندارد برای رسیدن به موفقیت به ما شغل، جایگاه اجتماعی و امنیت اقتصادی میدهد ولی لزوما باعث کامیابی ما نمیشود. اسبهای سیاه از طریق فردیتشان به کامیابی و موفقیت میرسند. لازمه این کار این است که خودمان را خوب بشناسیم و بدانیم خواستهها و علایقمان چیست. نویسنده میگوید به جای پرسیدن این سوال که "بهترین راه برای رسیدن به موفقیت چیست؟" بهتر است بپرسیم "بهترین راه 'شما' برای رسیدن به موفقیت چیست؟" کتاب ما را با چهار طرز فکر اسبهای سیاه آشنا میکند. با توجه به معروف بودن این کتاب انتظارات بالایی داشتم که برآورده نشد. راهحلهای کتاب انتزاعی و کلی بودند و بخشهایی از کتاب گنگ بودند و کتاب مطالب تکراری زیادی داشت.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.