یادداشت گیلانه 🌱
6 روز پیش
حالا که بیخوابی به سراغم آمده دلم خواست اینجا یک یادداشت به یادگار بگذارم. این کتاب اولین سفرنامه ای بود که به مناسبت روز تولدم از یک دوست دور ولی نزدیک هدیه گرفتم. در هوای شرجی گیلان و شرایطی که ساعت ها برق قطع بود نشستم به خواندن. روایت صمیمی و جزئیات دعوتکننده اش با من کاری کرد که ساعت ها بخوانم و بخوانم و ظرف چند ساعت تمامش کنم. لحن نوشتاری خانم صفایی راد چیزی در خودش دارد که آدم را به دنبال خودش میکشد.. شبیه یک دوست مهربان و بی تکلف. این کتاب درواقع کشف علاقه مندی من به حوزه سفرنامه بود. خانم صفایی راد شاید خودشان ندانند - شاید که نه حتما- ولی کتاب های ایشان به طور جالبی در خاطرات ِ تیک دار من جا دارند. مثلا کتاب استانبولچی که در اولین بازدیدم از نمایشگاه کتاب تهران از همسر جان هدیه گرفتم و همان روز تا آخر شب تمامش کردم :) این همراهی باعث صمیمیت و آشنایی قلبی من با قلم ایشان شده به گونه ای که هر جا اسم سفرنامه باشد اول به دنبال اسم "معصومه صفایی راد" میگردم تا ببینم کتاب جدیدی منتشر کرده اند یا خیر. متشکرم
(0/1000)
نظرات
5 روز پیش
چقدر کتابها شبیه بچهها هستند. وقتی از تو جدا میشوند و راه خودشان را میروند، چیزهایی را تجربه میکنند که مادر فکرش را هم نمیکند!
1
2
گیلانه 🌱
5 روز پیش
0