یادداشت
1402/9/11
مصطفی ملکیان بارها و بارها تصریح کرده است که نه دغدغه سنت را دارد و نه دغدغه مدرنیته بلکه دغدغه اش انسان گوشت و پوست و استخوان داری است که درد را حس میکند. این سه مصحابه، چکیده اندیشهی «آن زمان» ملکیان است. «آن زمان» و در هنگامه و زمانه انتشار این کتاب، ملکیان مشغول پروژه معنویت بود و از معنویت در مقابل «روشنفکری دینی» دفاع میکرد و روشنفکری دینی را مفهومی متناقض میدانست. امروز نه تنها مدرسه روشنفکری دینی از رونق افتاده بلکه کلاً پروژه فکری ملکیان عوض شده و با روی آوردن به روانشناسی، می توان گفت به صورت تلویحی برخی از وجوه گذشته خود را نقد میکند. البته در این کتاب ملکیان نظرش را درباره خدا و خدای غیر متشخص میدهد که میتوان آن را نشانه از ظهور ملکیان متأخر دانست. ملکیان متأخر، معنای زندگی را در خود زندگی میجوید، به دنبال کشف نیست بلکه در پی ساختن معناست. البته هرچند ملکیان شیفت پارادایمی داشته و به شیوه اسپینوزایی تفلسف میکند اما محوریت فکری وی همچنان، «اصالت فرد» است.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.