یادداشت م گ
1403/12/10
تصرف عدوانی داستانی درباره عشق دو طرفه نیست .شاید اینطور رابطهها را که لنا آندرشون در کتاب تصرف عدوانی بیان میکند زیاد دیده یا شنیده باشید. استر زن باهوش منطقی و اهل علمی ست که با هوگو راسک آشنا میشود. منتقد است اما تا قبل از دیدن هوگو. بعد از آن به عاشقی تبدیل میشود که در ذهنش عشق میورزد بدون آنکه نشانههای بیرونی عشق دو طرفه را از هوگو دریافت کند همه چیز را عاشقانه تعبیر و تفسیر میکند. تماس میگیرد هوگو تماسش را قطع میکند به دیدنش میرود هوگو بهانه میآورد که وقت ندارد اما او همه اینها را پای مشهور بودن وسرشلوغ بودن هوگو میگذارد حتی نامزدش را رها میکند تا شاید هوگو متوجه این تغییر در روند زندگی شود. متوجه شود تا دیگر کسی مانع او نیست اما هوگو که یک فلسفه دان و سیاست باز ماهریست و البته مرد است از کش و قوس دادن این ماجرا استفاده را میکند. اگر بخواهم یک تفسیر اجتماعی از این داستان ارائه بدهم ناگزیرم از تفاوت برداشتهای دوجنس مخالف یک لبخند یک سخن و حتی یک نگاه. نداشتن آینده روشن و هدفی واضح از زندگی را در بیراهه های کور حیران و سرگردان میکند. نادانی و جهالت استر در این رابطه عاشقانه خستهات میکند. رفتار مازوخیزستی استر حتی هوگو را نیز عصبانی و ناراحت میکند. دنا آندرسون توانسته این خستگی و این رنج نادانی شخصیت اصلی داستان را با خستگی مخاطب از این متن تا حدودی به خوبی ارائه دهد.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.