یادداشت فاطمه احمدوند
دیروز
"ادواردو همه این چیز هاراداشت حسین. بزرگترین کارخانه های ماشین سازی ایتالیا، اروپاوشاید هم دنیا، برای خودش رسانههایی داشت که اگرمیخواست میشد هروز عکسش را بزند روی جلد یانیم صحفهی اول.." ادواردو برای من رمانی غیرمنتظره بود.رمانی که قبل ازخواندن آن فکر میکردم قراراست باشخصیت ادواردو آنیلی آشناشوم. اما نویسنده بیشتر به مرگ ادواردو پرداخته بود .اینکه چطور ممکن است ادواردو خودکشی کرده باشد؟ چرا خانواده آنیلی باوجود سالم بون جسد که احتمال خودکشی را کمتر میکند، نخواستند بیشتر پیگیر ماجرای مرگ ادواردو شوند؟! همین باعث شد برای مظلومیت ادواردو دلم بیشتر بسوزد اینکه راجع به او انقدر اطلاعات کمی وجودداردو نگذاشتند شخصیتش بیشتر شناخته شود. در این میان ارتباط عاشقانه میان جوآنی و آنجلا«خبرنگاران پیگیر پرونده ادواردو» به جذابیت رمان افزوده بود وگرنه داستان کسل کنندهای میشد. در عین حال ارتباط حسین ونسرین را دوست نداشتم وبنظرم متحول شدن حسین در آخر کتاب ورهاکردن نسرین اغراق شده وشعاری بود. نثر کتاب وتوصیفات دقیق نویسنده از حالات وافکار شخصیت ها از نکات مثبت کتاب بود. ادواردو را بخوانید اگر میخواهید مظلومیت این شاهزاده ایتالیایی شیعه رادرک کنیدو بدانید همه جای جهان انسان آزاده وجود دارد.
(0/1000)
کوثرمسافر
7 ساعت پیش
0