یادداشت مهتاب تیموری

چهل و یکم
        سوژه و پیرنگ داستان دستمالی شده و تکراریه.مثل همه ی داستان های تیپیکال یک آژانی وجود داره که  از کارش ناراضیه ولی مجبوره کارش رو انجام بده چون ماموره و معذور.همسرش هم نمونه ی ایدهآل زن داستان هاست.کسی که نقش چندانی نداره و همیشه مطیع شوهرشه.داستان ازدواجشون هم همینطور..پسر بی کس و کار با دختر معروف ترین بزاز شهر ازدواج میکنه.میر عماد هم نقش راوی رو داره و ازش به عنوان شخصیت مکمل استفاده شده تادرس های اخلاقی بهمون بده. من اگر جای نویسنده بودم تعداد باب های کتاب رو 40 تا میکردم و داستان رو در 40 شب توضیح میدادم.درسته که پیرنگ بینهایت تکراریه ولی نویسنده با قدرت خودش میتونه داستان رو خیلی اصولی بسط بده.وقتی نویسنده از تذکره الاولیا استفاده کرده به عنوان کمکی میتونست توی هر 40 شب گوشه ای از ذکر های کتاب رو وارد داستان خودش کنه.
در نهایت کتاب برای مخاطبان تازه کتابخوان جالب و سرگرم کننده است و همچنین برای مخاطبان داستان های مذهبی.
نویسنده اگر برای بازبینی وقت میذاشت میتونست داستان رو بهتر به سرانجام برسونه.
      
1

4

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.