یادداشت محمدامین بارانی

آرمان شهری برای واقع گراها و چگونه به آن برسیم (پرونده ای برای درآمد همگانی در کل جهان، مرزهای باز و 15 ساعت کار در هفته)
        🌍 روتگر کتابش را در فصل اول با عنوان «بازگشت آرمانشهر» با یک درس تاریخی آغاز می‌کند. درس تاریخی این است: «در گذشته همه چیز بدتر بود.» .نویسنده با استفاده از آمار و ارقام و آوردن نمودارهایی از سازمان بهداشت جهانی نشان می‌دهد که جهان رو به بهترشدن رفته و وضعیت امروز ما درواقع وضعیتی آرمانی برای کسانی است که ۱۰۰ سال پیش می‌زیستند. او براساس همین واقعیت‌ها ضرورت وجود آرمانشهر یا مدینه‌ی فاضله را روی نقشه‌ی راه زندگی انسان‌ها آشکار می‌کند و می‌گوید نقشه‌ی راهی که روی آن خبری از شهر آرمانی یا همان اتوپیا نباشد، به بیراهه رهنمون خواهد شد.
یوتوپیا یعنی جایی که همه چیز در آن خوب است. ترسیم آرمانشهر با خیالپردازی بلند پروازانه ممکن می‌شود که معمولا واقعگراها از آن دوری می‌کنند. برای همین عنوان کتاب آرمانشهری برای واقع گراها به نظر متناقض می‌آید. نویسنده در کتاب آرمانشهری برای واقع گراها تلاش می‌کند نیاز ما به یوتوپیا را توضیح دهد و سه تا از ایده‌های اصلی آرمانشهر ترسیمی خودش را توضیح می‌دهد.
بدون آرمانشهر ادامه‌ی زندگی نه غیر ممکن، ولی سخت می‌شود. به همین دلیل در اواخر دهه‌ی هشتاد و اوایل دهه‌ی نود میلادی و مخصوصاً بعد از فروپاشی دیوار برلین و شوروی این ایده مطرح شد که تاریخ به پایان رسیده. این اتفاقات سیاسی و اجتماعی به معنای پایان آرمانشهرهایی بود که ترسیم شده بودند. بدون آرمانشهر نمی‌دانیم در آینده به کدام سمت برویم و هدف بعدی ما برای آینده‌ی بشر چیست؟ کتاب آرمانشهری برای واقع گراها کمک می‌کند تا بفهمیم چرا به آرمانشهر نیاز داریم. و بعد نشان می‌دهد که چطور با بلند پروازی میتوان آرمانشهر ترسیم کرد.
پینوشت: من اول کتاب رو خوندم و بعد پادکست رو گوش دادم، اگه براتون مقدور نیست کتاب رو بخونید، قسمت ۲۰ پادکست Bplus درباره این کتابه و خلاصه خوبی از کتاب ارائه میده.
      

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.