یادداشت Baran Kangarloo

Baran Kangarloo

1401/02/13

                جزو اولین یا شاید تنها کتابی بود که از کتابخانه مدرسه امانت گرفتم و کامل خواندم ، دقیق یادم است که بیشتر پنج‌شنبه و جمعه درحال خواندن جلد اول بودم‌ و چنان جذبش شده بودم که جلد بعدی را هم امانت گرفتم.
همان زمانی که کلاس چهارم بودم کارتون‌های موردعلاقه‌ام آنه‌شرلی و هایدی بودند و همین که بین کارتون‌های محبوبم و این کتاب یک وجه اشتراک که از دست دادن خانواده(پدر و مادر) است، پیدا کرده‌بودم، حس می‌کردم جزو بهترین کتاب‌هایی است که‌ می‌توانم بخوانم، طوری که بعد از آن هر کتابی می‌خواندم‌که شخصیت اصلی پدر و‌ مادر داشت برایم عجیب به نظر می‌آمد.
چیز زیادی از کتاب یادم نمی‌آید به‌جز یک خلاصه کلی اما فقط این را یادم است که جلد دو یا سه که دقیق نمی‌دانم کدامشان بود را با سختی به صفحه آخر رساندم و تا این لحظه با این کتاب خداحافظی کردم، نمی‌دانم باز هم سراغش بروم یا نه اما به نظر بعید می‌آید…
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.