یادداشت عقیق هوشیار

        نویسنده کتاب، سبک نگارش دوم شخص مخاطب را از دست نوشته های خود شهید به امانت گرفته و به زیبایی از پس این سبک برآمده است.
دست نوشته های شهید احمدرضا احدی در کتاب حرمان هور جمع آوری شده است و در اکثر این نوشته ها شهید خاطرات خود را به  سبک دوم شخص مخاطب به نگارش درآورده است.
---------------------------------------
|بریده ای از کتاب|
به دانشگاه برگشتی. همه سرگرم امتحانات بودند. هیچ کس حتی سراغ داریوش را هم نگرفت و تو بیشتر رنجیدی. در کلاس فیزیولوژی که استاد مسائی آن را تدریس می کرد، از نماینده اجازه گرفتی تا مقاله ای بخوانی.
رفتی، رو به روی دانشجویان ایستادی، صدایت را صاف کردی اما نمی توانستی بغض و خشمِ فرو خورده ات را پنهان کنی و شروع کردی به خواندن:

چه کسی می داند جنگ چیست؟
چه کسی می داند فرود یک خمپاره قلب چند نفر را می درد؟ کیست که بداند جنگ یعنی سوختن، ویران شدن، یعنی ستم، یعنی خونین شدنِ خرمشهر؛
یعنی سرخ شدن جامه ای و سیاه شدنِ جامه ای دیگر،
یعنی اضطراب که کودکم کجاست؟ جوانم چه شد؟
به کدام گوشه تهران نشسته ای؟ کدام دختر و پسر دانشجویی می داند هویزه کجاست؟
کدام مسئله را حل می کنی؟ برای کدام امتحان درس می خوانی؟ 
کیف و کلاسورت را از چه پر می کنی؟
از خیال؟ از کتاب؟ از لقب شامخِ دکتر؟ یا از آدامسی که هر روز مادرت در کیفت می گذارد؟
کدام اضطراب جانت را می خورد؟
دیر رسیدن به اتوبوس، دیر رسیدن سر کلاس، نمره A گرفتن؟
دلت را به چه بسته ای؟ به مدرک؟ به ماشین؟ به قبول شدن در دوره فوق دکترا؟..

تا آخرِ مقاله را خواندی و از کلاس بیرون زدی. اتمام حجت کرده بودی، شاید از طرفِ داریوش هم؛ دیگر دِینی بر گردنت نبود.
      

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.