یادداشت حانیه اتشی

چشم هایش
        اگر اهل مطالعه باشید امکان نداره که تعریف این کتاب رو نشنیده باشید و حداقل یک بار به شما پیشنهاد نداده باشند که این کتاب رو بخونید؛ شروع کتاب(به عبارتی ایجاده گره داستان ) از نظر من غلوآمیز بود طوری که واقعا این گره های داستانی من رو ترغیب نمیکرد که ادامه داستان رو بخونم اما از زمانی که زنی که چشم های او رو نقاشی کرده بودند وارد داستان میشه جذابیت داستان بیشتر میشه چراکه بزرگ علوی به خوبی تاروپود وجودی و روان یک زن رو که به ابتذال کشیده شده وتلاش می کنه که از اون ابتذال خودش رو بیرون بکشه رو به خوبی نشون داده(باتوجه به اینکه علوی خودش یک مرده!) و حتی اینقدر این ارتعاشات روحی فرنگیس(شخصیت زن اصلی داستان) به خوبی و درستی بیان شده که من هم گاهی حس همزاد پنداری میکردم...
اگرکتاب رو بخونید کاملا متوجه می شوید که فعالیت های سیاسی داستان در سایه ی عشق فرنگیس به ماکان در حال انجام شدنه و بیشتر باید انتظار یک رمان عاشقانه ای داشت که به اقتضا اون دوره درگیر فعالیت های سیاسی شده و خب به طبع مبارزه هایی  رو هم شرح میده.
ور در کل من میتونم صفت خوب رو به این رمان اطلاق کنم و بهتون پیشنهاد میدم این رمان روان رو حتما مطالعه کنید.
      
19

19

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.