یادداشت محمدمهدی فلاح

تشیع: ریشه ها و باورهای عرفانی
        از منظر شیعه اثنی عشری قرن 14می ایرانی، قطعاً کتاب رگه‌های غالی‌گرایانۀ شدید دارد. ولی از منظر یک ایرانی قرن 20می اروپایی، کتاب به‌حق پدیدارشناسی تفکر شیعی است. آنچه این کتاب را حائز اهمیت می‌کند ارجاعات دست‌اول آن به متون کلاسیک شیعه است تا نشان دهد که ریشه‌های عرفانی و اسطوره‌ای شیعی چگونه در آن نفوذ کرده و چگونه به بخش قابل توجهی از اندیشۀ شیعیان بدل شده است؛ اموری که هرچند شاید امروز برای ما بخشی از زیست شیعی ما به‌حساب نیایند ولی در ناخودآگاه ما حضور پررنگی دارند. مثلاً تأکید نویسنده روی دراویش هرچند برای زیست شیعی امروز ما پررنگ نیست ولی روشن می‌کند که چگونه بخشی از هویت تاریخی شیعی در آن سنت به حیات خود ادامه می‌دهد و انقطاع اجتماعی عملاً آن را بدل به دیگری تفکر ما کرده است.
دقت امیرمعزی درباب مقولات و موضوعات جزئی (مثل تعبیر «دین علی»، «قضیۀ شهربانو»، «مسأله رؤیت امام غایت» و ...) در ترسیم‌شدن تصویر کلی از شیعه عمیقاً کمک‌رسان است. هرچند که نوع مواجۀ نویسنده با شیعه مسلماً تحت تاثیر قرائت‌های جدید فرانسوی متأثر از کربن است، ولی در نهایت از دقت روش‌شناختی برخوردار است و در نوع خود منسجم می‌نمایاند.
      

9

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.