یادداشت سهیل خرسند
1402/7/10
4.0
10
سپاس روناک را به پاس معرفی. آبشوران از دید من مجموعهی داستان کوتاه نیست. دفترچهی خاطراتیست که نویسنده با قلمی ساده، روان و زلال آن را به ما هدیه کرده و تنها کافیست آن را بخوانیم و لذت ببریم. آبشوران نیازی به نقد ادبی ندارد، اما از آنجایی که مرض نوشتن دارم، به نوشتن خاطرهای روی میآورم... کلاس چهارم ابتدایی بودم که باعث شدم ابراهیم، دایی کوچکم که لکنت زبان داشت و ننه همیشه به زور تخم کبوتر به خوردش میداد، کتک بدی بخورد. موضوع انشای ما آب زمزم بود. ارباب تقریبا دو ماهی میشد که از حج بازگشته بود. ننه از پیش نماز مسجد که من برفِکله خطابش میکردم شنیده بود؛ «اگر ابراهیم هر روز یک استکان آب زمزم بخورد، پس از مدتی مثل بلبل اذان میگوید»، و او نیز نذر کرده بود اگر چنین شود، ابراهیم سه شب اول ماه رمضان را در مسجد اذان بگوید. دایی ابراهیم وقتی شنید، قهر کرد و شب را در طویله کنار پیشانی سفید خوابید و گفت من اذان دوست ندارم، در مسجد بجایش شعر میخوانم. ارباب افتاد به جانش و اول کتکش زد و بعد از طویله بیرونش کرد که شیر پیشانی سفید با کفرگویی او حرام نشود. دایی ابراهیم که دید راه فراری ندارد، پذیرفت که هر روز از آن بطری مخصوصی که رویش نوشته شده بود«شفا» به اندازه یک استکان بخورد. همه تعجب میکردند که چطور هر روز با اشتیاق میرود سراغ آن بطری! تا اینکه روز یکشنبه فرا رسید و ارباب برای بازار هفتگی به شهر رفت و خانه خالی شد. هوس کردم یک استکان از آب زم زم را بخورم. چشمتان روز بد نبیند. لامصب پایین نمیرفت! از ابتدای گلویم را سوزاند و چند دقیقه بعد حالم بد شد. دایی ابراهیم آمد و وقتی ماجرا را به او گفتم، گفت به هیچکس هیچی نگو، تو دیگه مرد شدی! من میخواستم مرد شوم و مثل دایی اسماعیل ریش و سبیلم در بیاید. بنابراین از فردایش هر روز چند بار دزدکی میخوردم و به اندازهای که میخوردم در بطری آب میریختم. هیچکس نمیفهمید چرا این بطری شفا تمام نمیشود ولی ننه میگفت برکت آب زم زم است که تا شفا ندهد تمام نمیشود. هرچه میگذشت خوردنش برای من راحتتر میشد، انگار آب زم زم در گذر زمان تصفیه میشد. تا اینکه روزی دایی ابراهیم با سر شکسته و خونین به خانه آمد و همه چیز لو رفت. ارباب فهمید او از پسر تراب عرق کشمش میخرد و وقتی فهمید برای خریدش دست در جیبش میکند، کتک جانانهای به او زد و یک هفته از خانه بیرونش کرد تا زیر کندوج بخوابد.
27
(0/1000)
1402/7/10
0