یادداشت فاطمه سلیمانی ازندریانی
1400/9/19
4.1
34
الان یهو تو کتابخونهم این کتاب رو دیدم و یادم افتاد که ازش دو نسخه داشتم و یکیش دست دوستمه. با دختراش داشتن از کتابخونه سان میدیدن. گفتم من این کتاب رو ده سالگی خوندم. دختر دوستم با چشمهای برق زده گفت منم میتونم بخونم. گفتم نخیر. به درد تو نمیخوره. ولی چرا پدرجان فکر کرده بود که این کتاب به درد من میخوره؟ خرمگس داستان یک عشق شکست خورده است. داستان یک فریب بزرگ. داستان مبارزه. داستان رنج. ده سالگی رو اگه بشه نوجوانی به حساب آورد در سالهای نوجوانی این کتاب رو بارها خوندم. داستان یک جوان مبارز ایتالیایی که متوجه یک فریب بزرگ میشه و همه چیز رو رها میکنه و میره. اما سالها بعد در قامت یک مبارز رنج دیده برمیگرده و هیچکس اونو نمیشناسه. گرچه مخاطب متوجه میشه که خرمگس همون آرتوره. یه شخصیت دوست داشتنی. این کتاب اولین رمانی بود که من خوندم. برای سن و سالم سنگین بود ولی من لذت میبردم ازش. بچههای الان سطحشون بالا رفته. ولی بعید میدونم یه بچه ده ساله این کتاب رو درک کنه. به نظرم این کتاب برای زیر شانزده سال مناسب نیست. هم از لحاظ مضمون و هم از نظر غم و رنج نهفته در کتاب. فکر میکنم از آخرین باری که کتاب رو خوندم بیست سالی گذشته باشه. باید دوباره بخونمش ببینم چقدرش یادم رفته.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.