یادداشت ماهنامه‌ی شهر کتاب

عکس و دیدن عکس: عکس به ما چه می دهد، ما از عکس چه می گیریم
        فراسوی قاب عکس
درباره‌ی کتاب عکس و دیدن عکس، یوریک کریم‌مسیحی

یوریک کریم‌مسیحی در ابتدای کتاب در جهت عکس؛ 39 عکس، 39 جُستار (بیدگل، چاپ دوم: 1389) می‌نویسد: «خوانندگان اغلب از من می‌پرسند که «این‌هایی که شما می‌نویسید چیستند؟ نقد؟ بررسی؟ تحلیل؟ یادداشت؟ نظر شخصی؟ مقاله؟ یا چیزی دیگر؟» و در پاراگراف بعدی پاسخ می‌دهد جواب دادن به این سوال برایش آسان نیست و تعریف روشنی از این مقولات ندارد.
کتاب جدید او، عکس و دیدن عکس، را می‌توان به‌نحوی پاسخ به آن سؤال خوانندگان مطالب کریم‌مسیحی دانست. این کتاب مجموعه‌ای از تفکرات منتقدی است که سی‌ونه جستار کتاب در جهت عکس را نوشته. زبان ساده و منحصربه‌فرد کتاب کمک می‌کند علاقه‌مندان عکاسی با رویکردهای متنوعی در مواجهه با عکس‌ها آشنا شوند و واکنش‌های طبیعی‌شان در برابر عکس‌های گوناگون آگاهانه شود. درعین‌حال، این کتاب برای عکاسان حرفه‌ای و آماتور هم خواندنی است. 
مثل نوشته‌های قبلی کریم‌مسیحی، طرز تلقی کاملاً شخصی و خاص او در برخورد با عکس‌ها در این کتاب هم نمایان است. در کتاب، ویژگی‌های بصری عکس ـ مانند کادربندی، زاویه‌ی دید، سیاه‌و‌سفید یا رنگی بودن ـ و مفاهیمی مثل تأویل و تداعی، پیش‌فرض و زیبایی بررسی شده¬اند. کتاب از زاویه‌ی دید اول‌شخص نوشته شده و در آن از عباراتی مثل «به خیال من»، «به تأویل من»، «به نظر من» و «نسبت به من» بسیار استفاده شده است.
اگر دنبال کتابی با موضوع عکاسی هستید که محوریت آن خود عکس‌ها باشد و اجازه بدهد عکس‌ها خود صحبت کنند، این کتاب کارتان را راه نمی‌اندازد. آن‌چه تقریباً در تمام فصل‌ها بر آن پافشاری شده فراتر رفتن از چهارگوشه‌ی قاب عکس‌هاست. نویسنده، با نشان دادن فریم‌های بعدی و قبلی کمتردیده‌شده‌ی عکس‌های معروف تاریخ، عملاً از قاب تک تک عکس‌ها فراتر می‌رود و به بررسی نقش زندگی شخصی عکاس، نقش کمرنگ نیت عکاس، تأثیر عنوان عکس‌ها، زمینه‌ی تاریخی عکس، هم‌نشینی عکس‌ها، نقش آگاهی و پیش‌فهم‌های ما نسبت به مسائل پیرامونی عکس و... می‌پردازد. 
ازآن‌جاکه، در این کتاب ذهنیات منتقد و دید شخصی او اولویت دارد، روی عکس‌ها مکث طولانی نشده. عکس‌ها نیستند که نوشته را پیش می‌برند؛ عکس‌ها در حکم مصداق‌هایی برای ایده‌های خاص مؤلف پیش چشم قرار گرفته‌اند. کریم‌مسیحی خود در پیشگفتار کتابش می‌گوید: «برای هرچه روشن‌تر شدن و گویاتر شدند فصول بیست‌وشش‌گانه، حدود پانصد عکس را به کار گرفته‌ام و در هر سطری که موضوع یا مفهومی را مطرح کرده‌ام عکس یا عکس‌هایی را برای فهم بهتر مثال آورده‌ام.» فقط در انتهای کتاب، پس از تعریف موجز دو نوع گرایش موجود در نقد عکس، جستاری مفصل درباره‌ی عکس «من اسبم» سابین وایس آمده که یادآور نوشته‌های شاعرانه، قصه‌گو و ریزبین یوریک کریم‌مسیحی است. 
امروز، پس از ترجمه‌ی کتاب‌های نظری عکاسی، نیاز به تألیف داخلی حس شده و این کار هم انجام شده است، اما افسوس که هیچ‌کدام از پانصد عکس این کتاب از آنِ عکاساسن ایرانی نیست. همان‌طور که مؤلف این کتاب می‌گوید، این فقدان دو دلیل دارد: در ایران جایی نداریم که دست‌کم بخشی از عکس‌های عکاسان معاصر ایران را در اختیار داشته باشد، و هم‌چنین، خبر چندانی از عکاسی معاصر ایران در اینترنت نیست.   
 

به قلم بهار احمدی‌فرد، ماهنامه‌ی «شهر کتاب»، سال یکم، شماره‌ی چهارم.
      

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.