یادداشت علی فروتن
1402/1/1
منصور ضابطیان در این کتاب روایتی از سفر خود به کوبا ارائه داده است. شاید ویژگی روایتهای ضابطیان استفاده از کنایه و استعاره و عبارات برگرفته از فرهنگ عامیانه ایرانی باشد. نویسنده، از طریق توجه به جزییات و قرار دادن خود در موقعیتهایی که زمینه استخراج روایت را فراهم میکند، صحنههای بکری برای توصیف پدید میآورد. این سفرنامه مصور، اطلاعاتی -هرچند ابتدایی- از وضعیت اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی کوبا ارائه میکند. عکسها، بااینکه شرح ندارند، به شکلگیری روایت در ذهن خواننده کمک میکنند. خواندن این کتاب احتمالاً برای علاقهمندان به فرهنگ و آداب و رسوم کشورهای دیگر سودمند خواهد بود. این مرور مبتنی بر برداشت و دیدگاه «شخصی» مرورنویس است. گزیدهای از کتاب: وقتی میخواهم ترکشان کنم، نمیگذارند. میخواهم شام هم پیششان بمانم. کوباییها اهل تعارف نیستند. وقتی چیزی را میگویند، یعنی آن را از ته دل میخواهند. پس میمانم. برادر بزرگتر با صدای بلند به اهل خانه هشدار میدهد که شام را زودتر بیاورند. این را احساس میکنم، نمیفهمم! شام دو بشقاب پر از سیبزمینی سرخکرده است که همه با هم از توی آن میخوریم. طعم عالیای دارد. سیبزمینی واقعی است. چیزی که دیگر مزهاش آرامآرام از یاد رفته است. خداحافظی میکنیم و میخواهند که فردا هم دوباره بیایم. لبخند میزنم و در تمام طول راه بازگشت به خانه مارتا و چیتا فکر میکنم که چهچیز مسافری که هیچچیز از زبان و فرهنگشان نمیداند، برایشان جالب است؟
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.