یادداشت sin_alef

sin_alef

sin_alef

1403/12/30

کربلا هرکس
        کربلا هرکس را که بخواهد با تکیه بر بهانه‌ها صحنه حق را رها کند، خلع سلاح می‌کند؛ حتی کودک با گریه خویشتن می‌تواند نقش آفرین باشد.         
همراه حالات انسانی نیز در کربلا چهره و ز جلوه نموده است؛ حضور  خانوادگی و دسته جمعی، نوعروسان، بیماران و گرفتاران. برای مثال، عبدالله بن عمیر کلبی و جنادة بن حارث انصاری با خانواده در جبهه حضور یافته‌اند، یا فرزند یکی از صحابه را به اسارت گرفته‌اند و اباعبدالله هرچند وی را برای رفتن و آزاد کردن فرزند تشویق می‌کند و حتی هزینه لازم را برای رهایی فرزند می‌پردازد، امام را رها نمی‌کند. غم، شادی، آرامش، اضطراب، تشنگی، گرسنگی، غربت، قساوت و شقاوت، محبت و مهربانی و همه جلوه‌ها و حالات، از فروترین تا فراترین، در کربلا دیده می شود.
کربلا سرزمین بی‌بهانگی است: تشنگی، بهانه نجنگیدن و تنهایی، دلیل گریز، تسلیم و ذلت‌پذیری نیست. اگر بدانی زن و فرزند نیز از قساوت و بی‌رحمی دشمن مصون نمی‌مانند و اسارت و رنج در انتظار نشسته است، نمی‌توان صحنه را رها کرد و مسئولیت را نادیده گرفت.   
شاید این فقره از زیارت اربعین رساترین وصف از کربلا و شهادت ابا عبدالله(ع) و یارانش باشد:  
«و حسین(ع) جانش را فدای تو کرد تا بندگانت را از جهالت و نادانی و سردرگمی و گمراهی رهایی بخشد.
کربلا پایان بخش سردرگمی و بلاتکلیفی است و تکلیف همه پس از کربلا معلوم است...  

#معرفی_کتاب
#توجیه_المسائل_کربلا
#سید_علی_اصغر_علوی
#بهانه
      
1

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.