یادداشت مهدی منزوی
2 روز پیش
"لبنان زدگی ، سفرنامه لبنان" اثر "سید حسین مرکبی" متولد ۱۳۷۱ این کتاب حاصل سفری هست که نویسنده سال ۱۳۹۵ به لبنان انجام داده. من خودم تاحالا لبنان نرفتم و اطلاعات جسته گریخته ای درباره اونجا داشتم ولی مطالعه این اثر اطلاعات جالبی درباره اونجا بهم داد که قبلا با این دقت نمیدونستم. این کتاب خیلی سفرنامه نیست بلکه بیشتر مشاهدات نویسنده درباره حزب الله و کارهای فرهنگی اونها و مقایسه اش با ایران و همچنین مرور تاریخچه بوجود اومدن اونهاست. نویسنده خودش تحصیلات حوزوی داره البته این طور که من متوجه شدم دانش آموز دبیرستان سمپاد (استعدادهای درخشان) بوده ولی بعلت نداشتن رشته علوم انسانی در آن زمان، دبیرستان تیزهوشان رو ترک کرده. نوع و سبک سفرنامه رو دوست داشتم که البته شبیه سفرنامه های آقای امیرخانی هم بود ولی ممکنه این کتاب همه پسند نباشه چون وجه مذهبی خیلی نسبت به سایر وجوه پررنگه و خوب برای نویسنده هم مهمترین بخش سفر کشف همین تفاوت دیدگاه های مذهبی شیعیان لبنان با ایران بوده. من نمیدونم آقای مرکبی چه دیدگاه سیاسی داره ولی اینجور که از کتاب برمیاد، روشنفکر دینی محسوب میشه و منتقد رویه نظام جمهوری اسلامی خصوصا مساله حجاب که بارها در کتاب به اون میپردازه مثلا اظهار تاسف از حضور خانومهای ایرانی توریست بی حجاب در لبنان، در حالیکه در سال ۱۳۹۰ حزب الله جشن باحجاب شدن (عبا) برای حدود سه هزارنفر برگزار کرده، بااینکه لبنان کلا ۴ میلیون جمعیت داره و از استان قم یا دریاچه ارومیه کوچکتره! کلا از سر تا تهش رو دو ساعته با ماشین میشه رفت. یا جریمه بی حجابی رو تشبیه میکنه به جریمه نبستن کمربند توسط پلیس در ماشینی که مدتهاست سوئیچش گم شده و حرکت نمیکنه! و اون ماشین رو فقه بدون غایت میدونه و پلیس رو ناآگاه از فلسفه کل این دستگاه که فقط طبق آیین نامه عمل میکنه! این اسم کتاب هم در واقع نمایانگر تاثیر عمیقی هست که روش و منش لبنانی ها روی ایشون گذاشته خصوصا "راه حل های لبنانی معضلات اجتماعی". به عقیده ایشون "مجرای ولایت در غرب اقتصاد است، در ایران سیاست و در لبنان اجتماع" ایشون میگن "باید اعتراف کنیم حزب الله لبنان نه تنها اهرم نظامی ایران بلکه حتی فرزند ایران هم نیست!"، " حزب الله لبنان فرزند یتیم امام موسی صدر است که همه این سالها توسط امام خمینی و آیت الله خامنه ای تکفل شده است."،" در لبنان مهمنیست از کجا آغاز میکنی، مهم این است که در انتها به سید موسی میرسی." یکی از اهداف این کتاب نشان دادن روش و منش امام موسی صدر در لبنانه، یک چیزی خلاف آنچه در ایران رخ داده و میده. نتایج هم کاملا واضحه دین زدگی ایرانیها و دین آوردن لبنانی ها ! شیعیان لبنان که پست ترین فرقه بودند، سالها تلاش کردند تا احترام و شان اجتماعی بدست بیاورند. لبنان کشور عجیبیه یا به قول نویسنده اصلا کشور نیست، یک جامعه متکثر ۱۸ فرقه ایست با مردمی مسلح و بدون حضور پلیس! برخلاف تعادل امنیتی، تعادل ارزشها در لبنان پایدار است. مرجع یک فرقه لزوما مرجعیت اجتماعی نداره مگر اینکه اون رو بدست بیاره و این شاهکار امام موسی صدر بوده. او در طی تنها یکسال در لبنان بندانگشتی حدود ۱۳۰ هزار کیلومتر مسافرت میکنه و به تک تک شیعیان سر میزنه، "من اسم این را میگذارم ساز و کار امامت، ساز و کار ابوّت." بعد مدینه الزهرا رو تاسیس کرد. محل نگهداری ایتام. رفت از کاشان و مربی و دار قالی بافی آورد برای دختران. بعد پلی تکنیک جنوب را تاسیس کرد تا شیعیان بتوانند روی پای خودشان بایستند. سید موسی رفت بالای تپه در زمین اهدایی خیّران ایستاد و یک لیره گذاشت و گفت مردم، من بیش از این سرمایه ای ندارم، خودتان کمک کنید این مدرسه را بسازیم. بعد هم چمران آمد. اینها همه قبل از تاسیس مجلس اعلا لبنان بود. تمدن سید موسی از دارالایتام شروع شد. اصلا اسلام از آزاد کردن انسان گرفتار آغاز می شود. به قول خود سید موسی زمانی این انسان گرفتار یک فرد بود الان جوامع هستند. مشکل ما این است که قرآن را وارونه گرفته ایم. قرآن را بجای ماعون و بلد، از توبه و ممتحنه خوانده ایم. در جامعه ای که هنوز طعم آزاد کردن انسان گرفتار و اطعام یتیم و مستمند را نچشیده است، دنبال کافر و منافق گشته ایم." بعد از شروع جنگ های داخلی لبنان در سال ۱۹۷۵ امام موسی صدر به جای نقش آفرینی به عنوان یکی از طرف های درگیری، به مسجد رفت و دست به اعتصاب غذای نامحدود زد. برای شکستن اعتصاب شرط گذاشت که همه طرف ها آتش بس را بپذیرند. کشور قیام کرد. آتش بس اعلام شد. سال ۱۹۷۸ شهریور ۱۳۵۷ امام موسی صدر در روزنامه لوموند فرانسه مقاله ای نوشت با عنوان 'ندای پیامبران' که درباره انقلاب ایران بود. دو هفته پس از چاپ مقاله ایشان در لیبی ربوده شد و جنگ های داخلی لبنان ادامه پیدا کرد. البته با این طرز تفکر امام موسی صدر اگر زنده بود، احتمالا مقالاتی در باب جمهوری اسلامی مینوشت که به جرگه غیر خودی ها می پیوست! "در حمله سال ۱۹۷۸ اسرائیل به لبنان، امام صدر طبق معمول پزشکان بدون مرز فرانسوی را به کمک فرا میخواند. یکی از آن پزشکان برنارد کوشنر جوان بود که بعدا وزیر امور خارجه فرانسه شد و شخصا از امام صدر خاطره دارد." تنها ارزش مشترک در بین فرق لبنانی ارزشهای انسانی اند. شیعیان لبنان دنبال انحصارطلبی نیستند و از سال ۱۹۸۵ که سند سیاسی حزب الله تدوین شد، دیگر دنبال تشکیل حکومت نیستند. قبل از اون تحت تاثیر انقلاب ایران و نبود امام موسی صدر، حسن نصرالله حرفهایی در لزوم ولایت فقیه و غیره زده بوده ولی خودش میگه بعدا که بیشتر مطالعه کردیم نظرمون عوض شد و حتی در یک مصاحبه گفته دموکراسی اکثریتی، دموکراسی نیست، دیکتاتوری اکثریت بر اقلیت است! " لبنان چهار دوره تاریخی داره: فینیقی، هخامنشی، رومی و اسلامی. در واقع لبنان نقطه تلاقی تمدن هاست. لبنان با دنباله های جمعیتی اش نوعی آزمایشگاه تمدنی برای قضاوت اندیشه هاست." " در لبنان تقابل سنت و مدرنیته حرف مفت است." در سردر دانشگاه امریکایی بیروت نوشته: "تا آدمیان حیات یابند و حیاتشان بهتر باشد. باب دهم انجیل یوحنا" "کتاب دین و نظم طبیعت سید حسین نصر، شاگرد سنت گرای علامه طباطبایی، مجموعه سخنرانی های وی در این دانشگاه در جمع مخاطبان غیرمسلمان است. بسیاری از ما آقای نصر را غیرخودی میپنداریم؛ اما سوال اینجاست که نماینده خودی ها در مجامع علمی اینچنینی کیست؟ اصلا داریم مردش را؟" "بسیاری از علمای قم علامه فضل الله را غیرخودی میپندارند؛ اما سوال اینجاست که نماینده خودی ها در ویترین کتاب فروشی های روبروی دانشگاه امریکایی کیست؟ اصلا داریم مردش را؟" در یک کتاب از قول شهید مطهری میخوندم، اگر عالمی که در گیلان زندگی میکند و احکام طهارت میدهد، در کویر زندگی میکرد، احکام متفاوت تری صادر میکرد! حالا شما قم را با بیروت مقایسه کنید. علامه فضل الله چه دیدی دارد و آیت الله فلانی چه دیدی! تفاوت از زمین تا آسمان است. "آقایان قم در قلب نسل کشی نبعه و نه در هیچ نسل کشی حضور نداشته اند. حتی یک روز هم جامعه متکثر را ریست نکرده اند. برای هیچ مجاهد جوان گمنامی آبرو نگذاشته اند. حتی در حد نمازهای یومیه نیز با مردمشان ارتباط ندارند و هیچگاه به عنوان یک مرجع هماوردطلب مایه آبروی مردمان مظلومشان در برابر فرقه های معارض نبوده اند." قسمت سوم و آخر در باب فیلترینگ نویسنده میگوید: " عجیب است ما مهمترین مدارک و مکاتباتمان را از طریق میل سرویس های امریکایی رد و بدل میکنیم؛ اما نوبت به شبکه های اجتماعی که می رسد، رگ غیرت امنیتی مان بالا میزند. خدا نکند بیش از اینکه نگران نفوذ امنیتی غول های فن آوری اطلاعات باشیم، از نتایج آزادی خودمان بهراسیم!" "ما از ترس کارکردهای امنیتی و نه اقتصادی این شبکه ها، جوانانمان را از کارکرد مهم تر آنها یعنی کشف استعداد محروم کرده ایم." "اسلام سیاسی محض، سرانجامی جز جابجا شدن مستضعفان با مستکبران ندارد. فرعون می رود و بنی اسرائیل می آید! اصلا فرض کنیم تمام زمین را تحویل ما دادند، آیا ما صلاحیت اداره آن را داریم؟ جهاد اکبر اینجا معنا می یابد. جهاد اکبر فرآیند تبدیل مستضعفان به ائمه شایسته وراثت زمین است." "یکی از دلایل فقدان سازمان پیش آهنگی در ایران، انگلیسی بودن بنیان گذار این سازمان است. در حالیکه سازمان پیش آهنگی یک تشکیلات تربیتی کاملا داوطلبانه حتی در سطوح مختلف مربیان است. پیش آهنگی حزب الله با بسیج ایران خیلی متفاوته چون به هیچ وجه سیاسی یا نظامی نیستند ، بلکه کاملا اجتماعی هستند. مفاهیم اساسی پیش آهنگی عبارتند از: مسولیت پذیری، اطاعت پذیری، کار جمعی، اعتماد به نفس، نظم، زندگی در طبیعت و ... حدیث نبوی: بزرگواران شما در جاهلیت، بزرگواران شما در اسلام هستند. دین محمد (ص) بیش از هرچیز به انسان نیاز دارد. نه هرکس شد مسلمان میتوان گفتش که سلمان شد. مشکل ما همین دورزدن فرآیندهاست. مشکل این است که هنوز انسان نشده مسلمان شده ایم و هنوز مسلمان نشده شیعه. قبل از انسانیت میرویم سراغ تعلیم بصیرت. هدف جمعیت پیش آهنگی حزب الله سلمان پروری است. در حالیکه شیعیان فرزندان خود را در مدارس مسیحیها بعلت کیفیت بابای آنها ثبت نام میکنند ولی حتی مسیحیها فرزندان خود را برای جامعه پذیرشدن در جمعیت پیش آهنگی حزب الله ثبت نام میکنند!" ۹۶ صفحه #لبنان_زدگی #حسین_مرکبی
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.