یادداشت

هر صبح می میریم
آقاط بطحان
        آقاط بطحانی را از کتاب سی و ده و جلسه نقد آن میشناختم و آن شد که در نمایشگاه کتاب وقتی در غرفه نشر افق می‌چرخیدم کتابشان را بی هیچ پیش زمینه‌ای بخرم.
سوژه به شدت جذابی بود که با قلمی شیوا به جذابیت آن اضافه شده بود، طوری که تا به خودم آمدم صفحات میانی کتاب بودم اما گویا نویسنده از یک‌جایی به بعد خواننده را به حال خود رها کرد.
شخصیت هایی که هدفشان از کارشان مشخص نیست و پرونده‌شان در ذهنم همچنان باز مانده، حالا که مدتی از خواندن کتاب گذشته به آن فکر می کنم میبینم چقدر ظاهر شخصیت‌ها خوب در خاطرم مانده اما سرنوشتشان! خواسته و هدفشان هیچ معلوم نیست.
      
35

5

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.