یادداشت پریا
1401/3/3
مجموعهی چهارپارهها، غزلها، رباعیها و دوبیتیهای علی محمد مودب از نظر مضامین بسیار متنوع بود و از خواندنش لذت بردم. چند قسمتش را اینجا میگذارم که به یادگار بماند: وقف اتاقهای مدیران شد شاخ گوزنهای مجلل هم شد زینت اتاق پذیرایی شمشیر بازمانده ز روز جنگ قرآن نوشته روی برنجی شد با چهارده روایت و دهها رنگ --- گرچه من بی سرپناهم در پناه تو، وطن! شاخههایت را به هر وامانده، کی وا مینهم؟ --- مگر رودم، مگر راهم که جز رفتن نمیخواهم مگر ماه تمامم من که هر شب باز میکاهم؟ --- بهار آمد به بام ما سری زد ولی در پرده، راه دیگری زد اگر چه از سرود سبزهها گفت تگرگی بر سر نیلوفری زد
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.