یادداشت زینب

زینب

زینب

6 روز پیش

        کتاب دربارهٔ پسری است که در یکی از بدترین اردوگاه‌های زندانیان کره‌ شمالی به دنیا اومده. طبق قوانین کره شمالی، هر کسی خیانتی علیه کشور بکند تا سه نسلش گناهکار خواهند بود و همه افراد خانواده‌اش زندانی می‌شوند. «گناه نابخشودنی پدر شین این بود که برادر دو مرد جوان بود ـــ که در طول جنگ برادرکشیِ دو کره که بخش عظیمی از شبه‌جزیره‌ی کره را ویران و صدها هزار خانواده را از هم جدا کرد، به کره جنوبی فرار کردند. گناه نابخشودنی شین هم این بود که پسر پدرش بود.» کیم در اردوگاه به دنیا می‌آید و در آنجا بزرگ می‌شود بدون آنکه چیزی از دنیای بیرون بداند. تمام هم و غم زندانیان این بود که از گرسنگی نمیرند، آن هم زیر فشار کار طاقت‌فرسا، شکنجه‌ها، تحقیرهای مداوم... 

کتاب اعصاب‌خردکنی بود. چیزهایی دربارهٔ کرهٔ شمالی شنیده بودم، اما تا این حد سبعیت را تصور نمی‌کردم. واقعاً تا چه حد می‌توان به این روایت‌ها اعتماد کرد؟ مخصوصاً که نویسنده اشاره می‌کند بعدها شین اعتراف کرده در نقل داستانش صادق نبوده. 
از طرفی مشتاق شدم کتاب‌های دیگری هم از زبان افراد دیگر بخوانم. دوست دارم درباره‌ی مردم معمولی کره‌ی شمالی در خارج از اردوگاه‌ها هم اطلاعات کسب کنم، اینکه زندگی برای آنها چطور می‌گذرد، چه فکری درباره‌ی کشورشان دارند، چرا تا الآن هیچ اقدامی علیهش نکرده‌اند؟
      

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.