یادداشت امیرحسین شریفی

پول و شیطان
        چند نکته به بهانه کتاب پول و شیطان 

پرده اول: 
پول و شیطان دو داستان جداگانه از مجموعه آثار تولستوی هستند. هر دو داستان در سال‌های پایانی عمر تولستوی نوشته شدن. 

پرده دوم: 
داستان شیطان بسیار ساده و روان هست و شخصیت‌های کمی داره. داستان پول هم علی‌رغم تعداد زیاد شخصیت‌هایی که داره چندان پیچیده نیست. پیشنهاد میکنم اگه می‌خواید از تولستوی کتابی بخونید و به هر دلیل نمی‌خواید سمت آثار بلندش مثل جنگ و صلح برید، پول و شیطان رو انتخاب کنید. 

پرده سوم: 
داستان شیطان، روایت تکان‌دهنده‌ای از مشکلات روحی و روانی انسان در اثر گرفتار شدن در روابط جنسی خارج از چارچوب زناشویی داره. ما در کشورمون صبح تا شب حدیث و آیه درباره این موضوع برای جوون‌ها می‌خونیم بدون اینکه فایده داشته باشه. بنظرم طراحی صحنه‌ فوق‌العاده تولستوی در این داستان قطعا هر کسی که تن به این مدل روابط داده رو عمیقأ تحت تاثیر قرار میده. 

پرده چهارم: 
داستان پول رو می‌تونم به بارونی تشبیه کنم که ملایم شروع میشه و اولش کسی احساس نمیکنه قراره سیل بیاد. ولی به مرور زمان که بارون ادامه پیدا می‌کنه، این اتفاق میوفته. داستان از یه جعل پول به ظاهر بی اهمیت شروع میشه و به سمت یه پایان نامعلوم حرکت می‌کنه. 
مرزهای اخلاقی که تولستوی در نسبت با مال نامشروع در این کتاب ترسیم میکنه، فوق العاده هوشمندانه هست. خبری از حرف‌های گل درشت و شعاری  نیست و داستان کاملا سیر طبیعی خودش رو طی می‌کنه. توی این داستان، قلم تولستوی در مقام یه پیامبر جلوه می‌کنه. 

پرده پنجم: 
کیفیت ترجمه رضا علیزاده از نظر من خوب و روان هست. 

پرده ششم: 
پیوست کتاب از یه جهاتی اهمیت بیشتری از دو داستان داره. تو این بخش، یه بحث مهم درباره نیاز انسان به آرمان در زندگی مطرح میشه توسط تولستوی. هرچند نگرش تولستوی درباره مسئله ازدواج از منظر مسیحیت رو اصلا قبول ندارم ولی جدای از این بحث، طرح موضوع نیاز حیاتی بشر به داشتن آرمان در زندگی رو خیلی هنرمندانه توضیح میده. 

پرده هفتم: 
به نظر من حرف اصلی تولستوی در این دو داستان، اینه که انسان در این جهان مسئولیت‌هایی بر عهده داره. برخلاف روایت جاری در دنیای امروز که همه چیز رو از زاویه لذت جویی اون هم در لحظه معنا می‌کنه. 

پرده هشتم: 
صبح تا شب روی منبر طرح مباحث اخلاقی کنیم، به نتیجه نمی‌رسیم. از گذشته هم ادبیات بوده که اخلاق رو تو رگ و پی جامعه ایرانی جاری و ساری کرده. باز هم باید برگردیم به ادبیات برای رسیدن به جامعه اخلاقی. 
      
12

2

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.