یادداشت Parvin Jafary
1403/11/4

این شعر می خورد سندش به «به نام تو...» ایّاک نعبد و که ایّا... به نام تو... ک نستعین میان غزل جا نمیشود... الحمد والسپاس خدا را به نام تو امروز جایی پایی تو را سجده می کنم تا اهدنا الصراطِ... غزل ها به نام تو... شرعن طواف چشم تو بر ما حرام شد. وقتی سند زدم غزلم را به نام تو... اینجا کسی میان غزل ایستاده است فریاد می زند که بیا تا به نام تو الله و الصمد که نیازم به ناز توست... تا اینکه السلام و علینا .... به نام تو. اینکتاب برای مخاطب خاص است... در حوصله ی این نسل نمیگنجد...اشعارش کمی صبوری میطلبد تا بر جان نشیند... اگر اهل دِهستان صبری... بسم الله👋✨
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.