یادداشت همشهری جوان
1401/3/7
این نویسندهی هلندی که در رشتهی زبان و ادبیات فارسی دانشگاه اوترخت تحصیل کرده علاوه بر سفرهای زیادی که در کشورهای آسیایی داشته، یک سالی را هم در ایران زندگی کرده و اکنون هم به عنوان عضو هیات علمی دانشگاه دلاویر در آمریکا فعالیت میکند. نویسنده در کتابش «زوال صفویه و سقوط اصفهان» با توجه به منابع فارسی و اروپایی و بدون پیش داوری، این دوره پر فراز و نشیب تاریخ ایران را مورد بررسی قرار داده و دلایل سقوط دولت و شکست مقابل افغانها را بیان کرده است. خود نویسنده در رابطه با چرایی استفاده از چند منبع مختلف برای نوشتن این کتاب میگوید: «منابع فارسی زبان آن دوران، عمدتا تواریخ و وقایعنامههای درباری، امکان شناخت مسائل نظامی و امور دربار سلطنتی را عرضه میکند، اما کارکردشان برای توجیه حقانیت موضع و فعالیتهای شاه بوده است. منابع اروپایی هم عمدتا در خدمت منافع خودشان است، اما اطلاعاتی دربارهی جنبههای از امور میدهد که در منبع فارسی زبانان گزارش نشده است.» سلسلهی صفویه به علت فرمانروایی متمرکز بر کل ایران بعد از اسلام و پیشرفتی که در حوزههای نظامی و هنری و... به وجود آورد، یکی از دورههای مهم تاریخ به شمار میرود، اما همان طور که میدانید پایان خوشی نداشت و سرانجام بعد از یک سال محاصره اصفهان (پایتخت آن روزها) شاه سلطان حسین خود به شخصه تخت و تاج را تسلیم محمود افغان کرد و برای او آرزوی سعادت و توفیق هم کرد! ماجرای کتاب هم در رابطه با همین سیاستگذاریها و تفرقه و اختلافی است که در دولت صفوی رخ داده است و سیاستهای نظامی و دینی و ... پادشاهان که باعث میشود پایتخت ایران بعد از دو سال سقوط کند. «سیاستورزی در دربار صفوی»،«سیاست پولی و ناپدید شدن مسکوکات» و «از ثبات به آشوب و ناآرامی» نام فصلهایی از این مجموعه هستند. قسمتی از کتاب: «زمانی که شاه صفی دوم(سلیمان) به قدرت رسید، روحانیون شیعه در حال تحکیم و تثبیت قدرت خود بودند، مذهب شیعه کاملا نهادینه شده بود و همچون یک بازوی حکومت عمل میکرد. مسلما مخالفتهایی به گوش میرسید و بعضی علما شکایت داشتند که شاه از انجام وظایفش غفلت میکند، اما روی هم رفته، رابطهی همزیستی متقابلی میان حکومت غیر دینی (سکولار) و نخبگان مذهبی به وجود آمده بود...» به قلم فائزه خابوری، شمارهی ۵۱۳ همشهری جوان، ۳مرداد ۹۴
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.