یادداشت محمدرضا زائری

به اضافه مردم: ده اصل اساسی برای کار فرهنگی
        وستی كه كتاب «به‌اضافه مردم» را با عنوان فرعی «ده اصل اساسی برای كار فرهنگی» به دستم داد، از كتاب و نویسنده‌اش تعریف كرد و معتقد بود با توجه به موضوع و قالب كتاب، آن را خواهم پسندید. خودم البته در نگاه اول چندان امیدوار نبودم و كتاب را در كنار مجموعه‌ای از کتاب‌های نخوانده و تلنبار شده گذاشتم تا سر فرصت ورقی بزنم و نگاهی به آن بیندازم.

بی‌حوصلگی و ناامیدی‌ام ناشی از تصوری بود كه بخش عمده‌ای از کتاب‌های انقلابی و مذهبی در مخاطب به وجود آورده و عناوینی مانند جبهه فرهنگی انقلاب موجب پیش‌داوری می‌شود.

نمی‌دانم به خاطر حجم مختصر كتاب بود یا رنگ قرمز جذاب جلدش، یا حتى شاید به دلیل اسم زیبا و متفاوتش كه دو سه روز بعد كتاب را برداشتم و شروع كردم به ورق زدن. راستش اصلاً انتظار نداشتم این كتاب كه برای توجیه و راهنمایی فعالان فرهنگی انقلابی و اعضای بسیج مساجد و ... نوشته شده این‌طور راضی‌کننده و اثرگذار باشد.

نثر روان و صمیمی كتاب در كنار فرم جذاب و صفحه‌آرایی شیك و حرفه‌ای موجب شد كه جدی‌تر به صفحاتش نظر كنم. چارچوب صحیح و ساختار منطقی كتاب، رویكرد کاملاً كاربردی و عملیاتی آن و ذكر مثال‌های ملموس و عینی متعدد در هر فصل باعث شده تا مباحث بسیار قابل‌استفاده و قابل‌فهم باشد.

هر چه پیش‌تر رفتم تعجبم از عقلانیت در محتوای كتاب و سر و شكل آراسته‌اش بیشتر شد، زیرا برخلاف انتظارم نه خبری از شعارهای كلی و تعارفات رسمی بود و نه تكرار بحث‌های كلی و عمومی كه برای خواننده قابل پیش‌بینی هستند.

نخستین بخش از فصول ده‌گانه كتاب به «مردم‌محوری» پرداخته و نقش مردم و مخاطبان را در فعالیت فرهنگی بررسی كرده است.

نویسنده در همان آغاز به‌صراحت از خوانندگان خود می‌پرسد:«مردمی بودن یعنی چه؟ تلقی عمومی ما از این مفهوم آن است كه اگر گروهی از مردم، در برنامه‌های ما شركت كنند و مخاطب ما شوند، همین یعنی مردمی بودن! در این صورت، مردم را «سیاهی‌لشکر»ی می‌بینیم كه تنها به درد پر کردن مجالس و سالن‌های ما می‌خورند!» و سپس اضافه می‌کند: «جمهوریت یعنی رجوع منظم و مداوم به آرای مردم و مشاركت دادن آنان در اداره جامعه»

همین نكته كافی بود تا من خواننده را میخكوب كند و با كتاب همراه سازد. در روزگاری كه برخی افراد به اسم جریان انقلابی و حزب‌اللهی رسماً این ركن اساسی نظام جمهوری اسلامی را تخطئه می‌کنند و بنیان مردم‌سالاری دینی را بی‌محابا مخدوش می‌سازند و حتى بی‌شرم و خجالت می‌گویند كه هر چه مشاركت در انتخابات پایین بیاید، آرای ما در صندوق‌ها بیشتر می‌شود(!)، پیدا كردن كسی كه از موضع تفكر انقلابی چنین صریح و شفاف بر نقش محوری مردم اصرار كند، غنیمت و نعمت است.

نویسنده در اصل نهم با عنوان «اولویت‌محوری» نیز وقتی به شناخت اولویت‌ها می‌پردازد، با ذكر مثالی چنین می‌گوید:«در محله ما، مسئله‌ای مانند طلاق وجود دارد و خانواده‌های زیادی درگیر این مسئله هستند؛ اما مسجد محله، بی‌توجه به این مسئله، كارهای روزمره و کلیشه‌ای خود را انجام می‌دهد. انگار نه انگار كه در محله آن‌ها كسانی دچار مشكل هستند، تبعات فرهنگی و اخلاقی طلاق را هم نمی‌بینند. این مسجد، اولویت‌شناس نیست.»

فصول دیگر كتاب مانند «مشارکت‌پذیری حداكثری» نیز از این واقع‌بینی و توجه به مسائل و دغدغه‌های محسوس و عینی خالی نیست. كتاب با یك تلنگر جدی و صریح به مخاطب پایان می‌یابد:«سؤال این است:آیا ابتدا برنامه‌های ما از كیفیت افتادند و بعد مردم نیامدند، یا اول مردم نیامدند بعد برنامه‌های ما بی‌کیفیت شدند و مجبور شدیم برای خالی نبودن عریضه، پول خرج كنیم و شام بدهیم تا مردم را بیاوریم؟»

سؤالی كه می‌توان در بسیاری مصادیق و موارد تكرار كرد و پرسید، از صدا و سیمایی كه با بحران مخاطب روبروست تا صفوف نمازهای جمعه و مساجد كه روز به روز خلوت‌تر می‌شوند!

پاسخ نویسنده نیز به همین اندازه صریح و شفاف است:«بی‌اعتنایی مردم به برنامه‌های فرهنگی از زمانی شروع شد كه برنامه‌ها در فرم و محتوا زبان مردم را گم كرد و از مؤلفه‌های مردمی خالی شد. مردم آنگاه به برنامه‌های فرهنگی پشت كردند كه طراحان و مجریان برنامه‌های فرهنگی به مردم پشت كردند!»

متأسفانه پاسخ نیز، پاسخی است كه می‌توان در بسیاری حوزه‌های دیگر از سیاسی و اقتصادی تا اجتماعی و دینی تكرار كرد. كتاب «به‌اضافه مردم» گرچه مجموعه‌ای مختصر است و به‌عنوان دستنامه و كتاب راهنمای كار فرهنگی تدوین شده، اما به‌خوبی می‌تواند فهمی روشن و نگاهی عمیق برای كار درست‌تر و اثرگذارتر در خواننده جوان خود ایجاد كند.


(منتشرشده در الف کتاب: https://www.alef.ir/news/3990516034.html)
      
2

4

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.