یادداشت محبوبه طاهری

        یکی از میراث‌های گرانبهایی که والدین برای فرزندان به جا می‌گذارند، احساس عزت نفس است. این خصوصیت، هدیه‌ای نیست که بتوان آن را از طریق وراثت به کودک منتقل کرد زیرا به طور ذاتی در ژنهای ما وجود ندارد. عزت نفس بر اساس تجربه‌ها و از روزهای اول زندگی شروع به شکل گیری می‌کند. والدین نقش اساسی در این روند شکل گیری بر عهده دارند. در صورت فعال نکردن عزت نفس، تمامی استعداد‌ها و توانایی‌های بالقوه کودک نابود خواهد شد. عزت نفسِ ضعیف نه تنها خوش‌بینی و میل طبیعی کودک را به زندگی کاهش می‌دهد، بلکه در شرایط بد این احساس به انرژی مضری برای کودک تبدیل می‌شود. نویسنده تجارب بیست سالۀ خود را به عنوان یک روانشناس کودک در اختیار ما گذاشته و سعی کرده حقایقی را درباره مراقبت در سطح والدین برای ایجاد اعتماد به نفس در فرزندان بازگو کند. این کتاب، راجع‌به اهداف عملی و کاربردی مرتبط با موضوع عزت نفس گفت‌وگو می‌کند و از جنبۀ کاربردیِ قابل توجهی برخوردار است. اگر احساس کاملاً خوبی نسبت به خود داشته و یا بتوانیم رتبه‌ی خوبی به عنوان یک شخص به خود بدهیم، می‌توانیم بگوییم که از عزت نفس بالایی برخورداریم. نتیجۀ این حس، احساس ارزشمند بودن است. بعضی از جنبه های زندگی تأثیری اساسی بر دید ما دارند. جنبه‌هایی مثل وضع ظاهری بدن، چگونگی ارتباط ما با دیگران و میزان موفقیت در کارها. هر گونه احساس بد در مورد یکی از این جنبه‌ها می‌تواند ما را تحت تاثیر قرار دهد.
در مورد کودکان، گاهی چند مسئله‌ی کوچک می تواند به عزت نفس آنها آسیب برساند. اولین و مهمترین موضوع از نظر کودکان این است که والدینشان آنها را دوست دارند و برایشان ارزش قائل هستند یا نه؟ "محبت" اساس احساس امنیت و عزت نفس در کودکان بوده و بر عزت نفس آنان در دوران کودکی اثر می‌گذارد. کیفیت و کمیت محبت و مراقبت از کودک هنگامی افزایش می‌یابد که او بتواند توجه والدین را به خود جلب کند. اولین لبخند او بهترین مثال برای روشن شدن این مطلب است. برای مثال، دکتر گلن استنهاوس در مورد یکی از مراجعانش صحبت می‌کند: پدری که درباره احساس خود در این زمینه می‌گفت: بعد از این که پسر نوزادش هفته‌ها مزاحم خواب و استراحت‌شان شده، او خودش را آماده کرده بود که پسرش را به بیمارستانی بازگرداند که در آن متولد شده بود اما اوضاع ناگهان عوض شد؛ پسرش به او لبخند زد و همه چیز به یکباره فراموش شد.
بعد از کودکی همچنان که بچه‌ها رشد می‌کنند و بزرگ می‌شوند، عوامل مختلفی دارای اهمیت ویژه می‌شوند؛ موفقیت در مدرسه، توانایی ایجاد و نگهداری روابط دوستانه، بروز نشانه‌های جسمی و جنسی در سنین نوجوانی و بلوغ و... . این عوامل به دلیل اهمیت زیادی که دارند اثر زیادی هم بر احساس عزت نفس کودک خواهند گذاشت. از این سنین که عبور کنند در بزرگسالی، پیروزی یا شکست، عامل فشاری بر اعتماد به نفس او به شمار می‌آید. این فشار به ویژه در مقایسه با همسالان، بیشتر احساس می‌شود.
پدر و مادر بودن کار دشواری است. لحظاتی فرا می‌رسد که خسته، بی‌حوصله و مشغول افکار مختلف هستند. در این مواقع ممکن است با کودکان به گونه‌ای رفتار کنند که در مواقع عادی چنین رفتاری درست نباشد. در هر یک از بخش‌های این کتاب مسائل مثبتی در مورد نحوه ارتباط والدین در جایگاه پدر و مادر بودن با مسئولیت‌هایشان ارائه شده است.
      

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.