با این مجموعه زندگی کردم و الان که تموم شده یه حس پوچی بدی دارم. انگار باید با لوکزا، گریگور، بوتز، هزارد، لیزی خوش قلب، ریپرد شجاع و خانم کرمیسی و... و همه ماجراهایی که با گریگور و لوکزا از سر گذروندم رو رها کنم و برگردم به زندگی واقعی و این بدترین حس برای کتابخوناست.