یادداشت سیده سارا حسینی

                بالاخره کتاب تموم شد؛ با فاصله‌ی زمانی زیاد بین چند فصل آخر و بقیه‌ش. هشتمین کتابی بود که از کلکسیون کلاسیک افق(متن کوتاه شده) می‌خوندم و چیزی که سر بقیه‌ی کتاب‌ها احساس کرده بودم و سر این کتاب ازش مطمئن شدم، اینه که این روند خلاصه کردنه خیلی خوب انجام نمیشه. انگار به اواخر کتاب که می‌رسن، یادشون میفته که باید بیشتر از این خلاصه می‌کردن و خیلی ناگهانی به داستان شتاب می‌دن و آخرین اتفاق‌های داستان رو تیتروار سرهم‌بندی می‌کنن.
یه نکته‌ی دیگه هم این که اگه جزو کسایی هستید که شخصیت‌های زیاد کتاب رو یادداشت می‌کنید تا موقع خوندن باهم اشتباه نگیریدشون، این کتاب هم به شدت نیاز داره به این کار.
گذشته از این‌‌ها، کتاب فضای خوبی داشت؛ و در فضای خوبی هم خوندمش: میز گوشه‌ی کتابخونه که از پنجره‌ی پشتش آفتاب ملایمی میفته روی صفحه‌ی کتاب و این باعث میشه این کتاب همیشه در خاطرم بمونه.
        

2

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.