یادداشت سِد.میم.صاد
1403/12/12
حسامزادهس دیگه؛ همینجوری دیوونهس؛ عاشق که میشه دیوونهتر. این شکر چون کنیم که دیوانهایم ما! پا شدم رفتم تمام کتابای نادر ابراهیمی رو به میخواهم بخوانم اضافه کنم، کتابا از ۲۲ تا شد ۶۳ تا. البته دیدم تموم نمیشه و وسطش دست کشیدم ولی نیت بر اینه که «به عدد مره». احتمالاً یه ذره معتدل بشم و برم برشون گردونم به همون ۲۲ تا، عین آدم میخواهم بخوانمها رو تکتک اضافه کنم. ولی خلاصه اینکه نشر ترجمان علوم انسانی یه کتاب داره «چگونه درباره کتابهایی که نخواندهایم، حرف بزنیم»، حالا جالبه من همین کتاب مذکور رو هم نخوندم! با اینکه نمیدونم دقیقا چی میگه، ولی این یادداشتم نسبت به نادر ابراهیمی، همین حال و هوای عنوان این کتاب رو داره. من یه کتاب هم از این نویسنده نخوندم، ولی نمیدونم چه رازیه که با همین سه چهار تا بریدهکتابهایی که ازش خوندم، از تمام نویسندگان بیشتر دوستش دارم و نویسندههای دیگه به چشمم نمیآن. جوگیر نیستم؛ حداقل توی ادبیات؛ ولی نادر ابراهیمی واقعاً فراتر از یه نویسندهس. بعضی قسمتای کتاباش نیازه هرچندوقتیکبار مرور و تثبیت بشه و مدام تذکر بده. چندین مدته از ارادتمندانش شدم؛ اما این ذوق و وجد یهویی و عجیبغریب حاصل بریدهایه که دوستی از این کتاب برام فرستاده (که در آینده میذارمش) و برای همین زیر این کتاب دارم یادداشت مینویسم؛ از طرفی همین کتاب رو از نویسنده دارم فعلاً... اما همون که گفتم... خوندن کتاباش رو نیت کردم به عدد مره. این آقا فوقالعاده است... نادره... النادر کالمعدوم.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.